« اللّهُم کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَهِ وَ في کُل ساعَهٍ وَلِياً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فيها طَويلاً برحمتک يا ارحم الراحمين »

آية اللَّه العظمى  آقاى حاج شيخ مجد الدين (مجد العلماء) نجفى    (1403 - 1326 ق)

 نام - پدر - مادر - ولادت

 نام : محمد على كه مهجور مانده است .

 لقب : در كودكى به ايشان امجد الدين مى‏گفتند و والدشان رساله امجديه را به نام ايشان تصنيف فرمود، در جوانى به مجد الدين لقب گرفتند و در بزرگسالى از طرف مردم مجد العلماء خوانده مى‏شدند و لقب ايشان بر اسم مقدّم شده و همواره به لقب خوانده مى‏شدند .

 پدر : آية اللَّه العظمى علامه ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى اصفهانى قدس سره .

 مادر : علويه زهرا بيگم در گذشته به سال 1356 دختر سيد العلماء آية اللَّه سيد محمد امامى خاتون آبادى اصفهانى نجفى .

 زمان ولادت : روز 23 جمادى الاولى 1326 .

 مكان ولادت : در نوع تراجم ايشان محل ولادتشان نجف اشرف ذكر شده است و لكن معلم حبيب آبادى صاحب مكارم الآثار در مقاله‏اى كه روزنامه عرفان(69) بعد از فوت والدشان منتشر نموده ولادت ايشان را در كربلا نوشته است و همچنين محقق توانا آقاى سيد محمد رضا حسينى جلالى دامت بركاته(70) نيز با توجه به مقاله معلم ولادت معظم له در كربلا را صحيح دانسته‏اند، ولى چون شرح حالى كه از ايشان در مقدمه رساله امجديه(71) به طبع رسيده، زير نظر خودشان تنظيم گرديده، و

 صفحه 120

 در آنجا ولادت در نجف اشرف ذكر شده است(72) بنابر اين در اينكه ولادتشان در نجف اشرف واقع شده باشد و نه كربلا ترديدى باقى نخواهد ماند و مؤيد اين معنى اينكه در شناسنامه ايشان نيز محل تولد نجف اشرف ذكر شده است .

 تحصيلات واساتيد

 دانش اندوزى را در نجف اشرف در حالى آغاز نمود كه طفل بود و به همراه پدر و خانواده در سال 1333 به اصفهان مهاجرت كرد و در اصفهان سطح اولى را در نزد اساتيد فن از آن جمله : آية اللَّه حاج شيخ على مدرس يزدى متوفى 1351 و آية اللَّه سيد ميرزا اردستانى متوفى 1351 و پس از آن سطح عالى را از محضر حضرات آيات : حاج آقا رحيم ارباب متوفى 1396 و حاج آقا منير الدين بروجردى (1342 - 1269 ق) و حاج ميرزا محمد صادق خاتون آبادى متوفى 1348 ق و سيد محمد نجف آبادى (1358 - 1294 ق) فراگرفت .

 پس از آن درس خارج فقه و اصول را نيز از محضر پدر بزرگوارش علامه شيخ محمد رضا نجفى استفاده كرد مضافاً بر اينكه تا آخر زمان حيات دو استاد آخر سطحش در درس خارج آنها نيز حاضر مى‏گشت يعنى آيتين خاتون آبادى و سيد محمد نجف آبادى و در مدتى كه والد ماجدش در قم مشرف بودند و معظم له نيز در خدمتشان بوده به درس حضرت آية اللَّه موسس حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى متوفى 1355 ق حاضر مى‏شد و همچنين در اصفهان نيز از درس عموى بزرگوارشان شهيد آية اللَّه حاج آقا نور اللَّه نجفى (1346 - 1278 ق) بهرمند شده‏اند .

 صفحه 121

 آية اللَّه مجد العلماء نجفى در تاريخ هشتم ربيع الثانى 1342 در سن 16 سالگى

 صفحه 122

 آية اللَّه مجد العلماء نجفى در سن جوانى در جمع دوستان

 صفحه 123

 ولى بيشترين استفاده ايشان در فقه و اصول و رياضى و هيئت از والد بزرگوارشان بوده و حضور در درس پدر ساليان متمادى به طول كشيده است . و از والدشان در نهايت تصديق به اجتهاد معظم له كتباً صادر شده است . و اجتهاد ايشان حتى در نزد مراجع نجف اشرف نيز به اثبات مى‏رسد كه مرجع على الاطلاق شيعه در آن عصر يعنى مرحوم آية اللَّه سيد ابو الحسن اصفهانى طاب ثراه نيز براى معظم  له اجازه اجتهاد صادر و به اصفهان مى‏فرستند .

 مشايخ روايت و مجازين از وى

 از مشايخ اجازه معظم له در نقل حديث تا كنون فقط دو نفر را مى‏شناسيم :

 والد علامه ايشان مرحوم آية اللَّه ابى المجد شيخ محمد رضا نجفى قدس سره .

 مرجع على الاطلاق شيعه آية اللَّه سيد ابو الحسن اصفهانى قدس سره .

 و از مجازين از ايشان فقط يكنفر را مى‏شناسيم :

 فرزندشان مرحوم آية اللَّه استاد آقاى حاج شيخ مهدى غياث الدين مجد  الاسلام نجفى طاب ثراه .

 صفحه 124

 اجازه اجتهاد آية اللَّه مجد العلماء نجفى از پدر نامور (قدّس سرهما)

 صفحه 125

 اجازه اجتهاد آية اللَّه مجد العلماء نجفى از مرجع الشيعه آية اللَّه سيد ابو الحسن اصفهانى

 صفحه 126

 در كلام ديگران

 1 - والد بزرگوارش در پايان رساله امجديه كه به نام ايشان تأليف فرموده است چنين مى‏نويسد : « چون سال تأليف رساله مصادف بود با سال اوّل وجوب روزه مر قرة العين معظم نخبة ارباب الفهم والاستعداد و المرجو لإحياء مراسم اجداده الامجاد آقا شيخ امجد الدين أبقاه اللَّه خلفاً عن سلفه الماضين وجعله علماً يهتدى به في الدنيا والدين او را مخاطب در اين رساله داشتم و نام آن را رساله امجديه گذاشتم، شايد اخوان مؤمنين اگر از اين رساله منتفع شوند او را از دعاى خير فراموش نكنند و سعادت دارين را براى او از حق تعالى بخواهند »(73) .

 2 - مرحوم آية اللَّه حاج سيد مصطفى مهدوى هرستانى قدس سره كه از شاگردان و مجازين از آية اللَّه ابى المجد شيخ محمد رضا نجفى طاب ثراه مى‏باشد مكرر براى صاحب اين قلم نقل مى‏فرمود كه مرحوم پدرشان ابو المجد در حق فرزندشان مى‏فرمودند : « مجد ما در علم هيئت استاد است »(74) .

 3 - علامه طهرانى در پايان شرح حال پدرشان در نقباء البشر مى‏نويسد : « ... و فرزند او شيخ مجد الدين امروز از علماء و ائمه جماعت در اصفهان است »(75) .

 4 - دانشمند مورخ شيخ محمد على معلم حبيب آبادى صاحب مكارم الآثار در پايان مقاله‏اى كه‏بعد از فوت مرحوم والدشان در روزنامه عرفان كه آنروز در اصفهان منتشر شده است چنين مى‏نگارد : « ... و آقاى مجد العلماء پسر بزرگ آن مرحوم در حدود سال هزار و سيصد و بيست و شش يا قدرى پس و پيش در كربلا متولد شده و در خدمت پدر نامور تحصيلات خود را در علوم فقه و اصول و هيئت

صفحه 127

 و رياضى قديم به پايان آورده و بزيور اجتهاد زينت يافته و به تصديق اجتهاد و اجازات روايت از آن فقيد مرحوم سرافراز گشته و اينك به جاى وى در مسجد نو امامت مى‏نمايد »(76) .

 5 - دانشمند محترم مرحوم آقاى حاج شيخ محمد رازى در گنجينه دانشمندان مى‏نويسد : « حضرت آية اللَّه آقاى حاج شيخ مجد الدين نجفى فرزند ارشد مرحوم آية اللَّه العظمى ابو المجد آقا شيخ محمد رضا نجفى ابن عالم ربانى شيخ محمد حسين ابن علامه محقق حاج شيخ محمد باقر طاب ثراهم معروف به مجد العلماء ... در ماه شوال 1394 ه كه براى امرى به اصفهان رفتم در مسجد نو موفق به زيارتشان شده و از سيماى ملكوتى آن جناب مستنير گرديدم آثار و علائم ربانيين را از چهره منيرش مشاهده كردم و بايد همينطور باشند زيرا فرزند ارجمند آية اللَّه العظمى آقا رضا كه مجسمه علم و كمال و حفيد عالم ربانى و آيت سبحانى حاج شيخ محمد حسين نجفى هستند كه داراى كرامات و مقامات معنوى بوده و مرحوم آية اللَّه حاج آقا نور اللَّه اصفهانى كتابى در شرح زندگانى آن بزرگوار و حالاتش نوشته است »(77) .

 6 - علامه مهدوى رحمه الله در كتاب « دانشمندان و بزرگان اصفهان » در شرح حال پدرشان بعد از ذكر رساله امجديه مى‏نويسد : « امجديه در اعمال ماه رمضان به نام فرزندش عالم زاهد ورع مجد العلماء »(78) .

 7 - همچنين علامه مهدوى در « تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير » چنين مى‏نگارد : « مرحوم مجد العلماء رضوان اللَّه عليه : عالم عامل و فقيه كامل و مفسر اديب، جليل القدر، عظيم المنزلة، استاد رياضى و هيئت، جامع معقول و منقول، حاوى فروع و اصول، از مدرسين خارج فقه و اصول در مدرسه

صفحه 128

 مرحوم ثقة الاسلام عموى والد بزرگوارشان، وامام جماعت مورد وثوق قاطبه طبقات اجتماع در مسجد نو بازار، آثار زهد و تقوى از سيماى او نمودار كه « سيماهم في وجوههم من أثر السجود » بيشتر از چهل سال پس از فوت پدر در مسجد ايشان در ظهر و شب اقامه جماعت مى‏نمود و عده كثيرى از مؤمنين حضور به جماعتش را غنيمت مى‏شمردند »(79) .

 8 - آقاى دكتر محمد باقر كتابى در « رجال اصفهان » در ضمن شرح حال پدر ايشان مرقوم مى‏فرمايند : « ... شيخ قبل از ظهرها در مسجد نو بازار تدريس مى‏نمود و بسيارى از فضلاى اصفهان به درس او حاضر مى‏شدند و در همان مسجد اقامه جماعت مى‏نمود و بعد از ايشان فرزند ارشدشان آية اللَّه مجد العلماء به اقامه جماعت مى‏پردازند و در مدرسه مرحوم حاج شيخ محمد على نجفى هم به تدريس اشتغال دارند، مخصوصاً درس هيئت ايشان بين طلاب معروف است »(80) .

 9 - علامه محقق آقاى سيد حجة موحد ابطحى مى‏نويسد : « از آثار ارزشمند شخصيت آقا شيخ محمد رضا مسجد شاهى فرزند برومندشان مرحوم آية اللَّه حاج شيخ مجد الدين نجفى ملقب به مجد العلماء متوفى 1403 قمرى مى‏باشد كه مجتهدى مدرس و عالمى متواضع بودند و از علماء جليل القدر در حوزه علميه اصفهان به شمار مى‏رفتند و در مدرسه مرحوم حاج شيخ محمد على و نيز مسجد نوبازار در رشته‏هاى فقه و اصول و تفسير و رياضى و هيئت تدريس مى‏نمودند و شخصيتى جامع كمالات به شمار مى‏رفتند »(81) .

 10 - و همچنين در معرفى مدرسه آية اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمد على نجفى معروف به ثقة الاسلام طاب ثراه و مدرسين والا مقام آن مى‏فرمايد : « مدرس و مجتهد بزرگوار مرحوم حاج شيخ مجد الدين نجفى متوفاى 1403 قمرى

صفحه 129

 كه از چهره‏هاى مشهور و از مدرسين جامع در زمينه فقه و اصول و هيئت و رياضى بوده‏اند »(82) .

 مجالس تدريس و برخى از شاگردان

 از ابتداى جوانى ايشان به تدريس اشتغال داشتند و دروس مختلف فقه و اصول و تفسير و كلام و رياضى و هيئت را تدريس مى‏نمودند، و اشتهار ايشان به اين دو علم اخير يعنى رياضى و هيئت بگونه‏اى بود كه برخى از مدرسين از قم به جهت درس ايشان به اصفهان مى‏آمدند .

 و تدريس كتابهائى نظير خلاصة الحساب شيخ بهائى و مجسطى و تحرير اقليدس و اُكر و مانند آن در اصفهان منحصر به ايشان بود .

 صاحب اين قلم بخوبى به ياد دارم كه در يكى از سالهاى پس از فوت معظم  له به جهت استجازه در نقل روايت به محضر آية اللَّه آقاى حاج شيخ عباسعلى اديب اصفهانى قدس سره رسيدم، ايشان با توجه به اينكه خود علم هيئت را تدريس مى‏كرد از مرحوم آية اللَّه مجد العلماء قدس سره به بزرگى و عظمت ياد نمود و ايشان را در علم هيئت مقدّم برخود دانست و استدلال فرمود كه وى هم هيئت قديم و هم هيئت جديد هر دو را باهم دارا بود و مى‏دانست، رحمة اللَّه عليهما .

 دروس رياضى ايشان ابتداء در مسجد جامع عباسى (امام) تشكيل مى‏شد و پس از آن در مدرسه ملا عبداللَّه تسترى در اول بازار و دروس هيئت و تفسير در مسجد نو بازار منعقد مى‏گرديد و درس خارج فقه واصول ايشان در مدرسه عمويشان مرحوم آية اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمد على نجفى منعقد مى‏گرديد .

 صفحه 130

 و از آنجا كه تدريس ايشان قريب به نيم قرن ادامه پيدا كرد بسيارى از فضلاء و علماى اصفهان يا اصفهانى يا غيره اصفهانى كه برهه‏اى را در اين شهر تحصيل نموده‏اند از محضر معظم له استفاده علمى نموده‏اند .

 و در ذيل فقط به نام برخى از آنها اشاره مى‏شود :

 1 - علامه حجة آقاى حاج شيخ احمد مهديان .

 2 - علامه حجة آقاى حاج شيخ اسماعيل غروى .

 3 - آية اللَّه سيد اسماعيل هاشمى طالخونچه‏اى .

 4 - علامه حجة آقاى حاج سيد محمد باقر احمدى .

 5 - علامه محقق آية اللَّه آقاى حاج سيد محمد باقر موحد ابطحى .

 6 - آية اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمد تقى مجلسى اصفهانى .

 7 - آية اللَّه آقاى حاج سيد محمد تقى موسوى شفتى، داماد معظم له .

 8 - علامه حجة آقاى حاج سيد حسن حسينى .

 9 - علامه حجة آقاى حاج شيخ حسن ديانى نجف آبادى .

 10 - آية اللَّه آقاى حاج آقا حسن فقيه امامى .

 11 - آية اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ حسينعلى منتظرى .

 12 - علامه حجة آقاى حاج شيخ حيدر على جبل عاملى .

 13 - آية اللَّه آقاى حاج شيخ رحمت اللَّه فشاركى از مدرسين حوزه علميه قم .

 14 - علامه حجة آقاى حاج شيخ محمد رضا مداح الحسينى .

 15 - آية اللَّه آقاى حاج شيخ عباس ايزدى نجف آبادى .

 16 - علامه حجة آقاى حاج شيخ عبدالرحيم فضيلتى .

 17 - علامه حجة آقاى حاج شيخ محمد على آقائى .

 18 - علامه حجة آقاى حاج شيخ على شمس تويسركانى .

 19 - علامه استاد على مشفقى صاحب تقويم اوقات شرعيه اصفهان .

 20 - علامه حجة آقاى سيد فضل اللَّه بن ضياء الدين تجويدى .

 صفحه 131

 21 - علامه حجة آقاى حاج شيخ قاسم كاظمينى .

 22 - علامه حجة آقاى حاج سيد مجتبى موسوى درچه‏اى .

 23 - علامه حجة آقاى حاج سيد محمد على موسوى درچه‏اى .

 24 - علامه حجة آقاى حاج سيد محمد فقيه احمد آبادى .

 25 - علامه حجة آقاى حاج سيد محمود امام جمعه زاده خوراسگانى .

 26 - علامه حجة آقاى حاج شيخ متضى تمنائى .

 27 - علامه حجة آقاى حاج شيخ مرتضى شفيعى .

 28 - آية اللَّه آقاى حاج شيخ مرتضى مقتدائى .

 29 - علامه حجة آقاى حاج سيد مرتضى بن على اكبر هاشمى مولود سال 1364 .

 30 - علامه حجة آقاى حاج شيخ مظفر كاظمينى .

 31 - آية اللَّه آقاى حاج شيخ مهدى غياث الدين مجد الاسلام نجفى نجل جليل آن مرحوم .

 32 - صاحب اين قلم فقير الى اللَّه تعالى الشيخ هادي النجفي حفيد آن مرحوم .

 و بسيارى ديگر از فضلاء و علماء و حتى برخى از اساتيد دانشگاهها كه اين مختصر گنجايش ذكر همه را ندارد و لذا اگر نام كسى از قلم افتاده است از آنها پوزش مى‏طلبيم .

 تعين قبله دقيق مصلاى شهر اصفهان

 در هنگام تجديد بناى مسجد مصلى اصفهان كه به صورت مصلاى بزرگ شهر اصفهان در حال ساختمان است در قبله آن اختلاف افتاد و همه علماء مراجعه به ايشان دادند و معظم له به آنجا تشريف برده و با گذاشتن وسائل مورد احتياج و

صفحه 132

 محاسبات رياضى و هيوى قبله مسجد مصلى اصفهان يا مصلاى بزرگ شهر اصفهان را با دقت تمام تعين فرمودند و از آنجا خارج شدند و بعد از تعين قبله فرموده بودند : اگر يك خط فرضى راست از اين نقطه در داخل مصلى بتوان رسم كرد مستقيماً به ميان كعبه برخورد خواهد نمود .

 آية اللَّه مجد العلماء نجفى در سن 44 سالگى در اصفهان

 صفحه 133

 تاليفات

 از معظم له مصنفات و مؤلفاتى به يادگار مانده است كه به برخى از آنها اشاره مى‏شود :

 1 - ايرادات و انتقادات بر دائرة المعارف فريد وجدى .

 2 - ترجمه « نقد فلسفه داروين » از عربى به فارسى .

 اين كتاب از والد معظم له آية اللَّه شيخ محمد رضا نجفى طاب ثراه است . و به درخواست مؤلف توسط فرزندشان به زبان فارسى ترجمه مى‏شود، ترجمه بسيار سليس و روان و زيبا انجام گرفته است و قسمتى از آن توسط آقاى استادى در سى مقاله / 341 معرفى و به چاپ رسيده است .

 3 - حاشيه روضات الجنات .

 برخى از آن با حاشيه والدشان بر روضات در اعلاط الروضات به طبع رسيده است و قسمتى ديگر از آن لا يزال مخطوط است .

 4 - حاشيه سمطا اللآل في مسالتي الوضع والاستعمال .

 به همراه متن كتاب در سال 1413 در قم مقدسه توسط مؤسسه آل البيت عليهم السلام چاپ و منتشر گرديد .

 5 - حاشيه وقاية الاذهان .

 به همراه متن كتاب در سال 1413 در قم مقدسه توسط مؤسسه آل البيت عليهم السلام چاپ و منتشر گرديد .

 6 - دروس في فقه الامامية (كتاب الصلاة و كتاب الصوم) .

 اين كتاب متن دروس بحث خارج فقه ايشان است كه بر فضلاء و علماء در مجلس درس القاء مى‏گرديده است و توسط معظم له ثبت و ضبط شده است .

 7 - رساله‏اى در شرح حال جدشان آية اللَّه آقاى حاج شيخ محمد حسين

صفحه 134

 نجفى اصفهانى .

 صاحب تفسير مجد البيان كه قرار بود بعنوان مقدمه تفسير قرار گيرد كه چنين نشد و لا زال مخطوط است .

 8 - رساله‏اى در احوالات والدشان آية اللَّه ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى اصفهانى .

 كه در مقدمه رساله امجديه / 5 طبع سوم منتشر شده است .

 9 - رساله‏اى در احوالات و شرح حال خودشان .

 كه در مقدمات رساله امجديه / 13 با اضافاتى به طبع رسيده است .

 10 - صرف افعال .

 رساله‏اى است كه در كودكى در علم صرف تدوين نموده‏اند .

 11 - الفوائد الرضوية في شرح الفصول الغروية .

 در هنگامى كه در نزد والدشان مشغول قرائت كتاب فصول عمويشان مرحوم آية اللَّه حاج شيخ محمد حسين اصفهانى حائرى قدس سره در علم اصول بوده‏اند اين حواشى را بر فصول زده و تحت اين نام تنظيم فرموده‏اند .

 12 - گل گلشن .

 گلشن راز از سروده‏هاى شيخ محمود شبسترى عارف و شاعر مشهور است، معظم له گلشن راز را تحت اين نام تلخيص نموده‏اند .

 13 - المختار من القصائد والاشعار .

 در سال 1409 به تحقيق علامه محقق حجة الاسلام والمسلمين آقاى حاج سيد احمد حسينى اشكورى در قم مقدسه به طبع رسيد .

 14 - اليواقيت الحسان في تفسير سورة الرحمن .

 در همان سال 1409 به تحقيق صاحب اين قلم و به همراه شرح حالى مبسوط از ايشان، و مقدمه‏اى از آية اللَّه والد طاب ثراه در قم مقدسه با عنوان قبلى در يك مجلد به طبع رسيد .

 صفحه 136

 نمونه‏اى از اشعار

 اشعارى فراوانى از حفظ داشتند و به مناسبت قرائت مى‏كردند و خودشان نيز گاهى شعر مى‏سرودند، نمونه هائى از اشعارى ايشان چند بيت زير است كه از كتاب « المختار من القصائد والاشعار » و برخى ديگر از مؤلفات معظم له استخراج گرديده است .

 آنچه ندارد عوضى در جهان ** عمر عزيز است غنيمت بدان

 و همچنين در ترجمه ابياتى از لامية العجم فرموده‏اند :

 اگر در مكان بود عزّ و خوشى ** هميشه بدى شمس اندر حَمَل

 اگر برترى جست پستر زمن ** مرا اسوه باشد به شمس و زحل

 يگانه رجل در جهان آن كس است ** كه تعويل نارد بديگر رجل

همانا وفا رفت و غدر آمده است ** مسافت بود بين قول وعمل(83)

امامت جماعت

بعد از ارتحال والد ماجدشان رسماً امامت جماعت مسجد نو بازار را بر عهده گرفته‏اند و اين وظيفه را تا موقع وفات 20 ذى الحجة 1403 يعنى بيشتر از 45 سال به أحسن وجه به انجام رساندند .

مرحوم علامه مهدوى در مورد امامت جماعت ايشان مى‏نويسد : « مرحوم مجد العلماء از سالى كه پدر بزرگوارش وفات يافت (1362) تا موقع وفات بغير از ايام مسافرت ظهر و شب در مسجد نو بازار اقامه جماعت نموده و عده‏اى از

صفحه 137

مؤمنين و مقدسين به نماز ايشان حاضر شده و به فيض و ثواب نائل مى‏شدند بالاخص در ايام ماه مبارك رمضان كه نماز جماعت مسجد نو و منبر واعظين آنجا عنوان و شهرتى داشت و مردم از عموم محلات بدانجا رفته و در نماز و استفاده از مواعظ شركت مى‏نمودند »(84) .

و در جلد ديگرى از كتابش چنين مى‏نگارد : « تزئينات مسجد (يعنى مسجد نو) از حيث كاشيكارى تا اين اواخر ناقص بود و در سالهاى اخير در زمان امامت مرحوم مجد العلماء قسمت عمده نماى مسجد قسمت جنوبى و غربى به بهترين صورت كاشيكارى شده و خود مرحوم مجد العلماء نيز در ايوان كوچك شمالى مدفون گرديد، رحمة اللَّه عليه »(85) .

بعد از ارتحال مرحوم آية اللَّه آقاى حاج شيخ مهدى نجفى مسجدشاهى  قدس سره(86) در شب يكشنبه پنجم ماه صفر سال 1393 در اصفهان كه نماز بر جنازه معظم له نيز توسط آية اللَّه مجد العلماء نجفى طاب ثراه اقامه گرديد . اقامه جماعت در مسجد جامع عباسى (امام) را نيز بر عهده مى‏گيرند و اين مهم نيز تا پايان عمر با بركتشان ادامه دادند .

متذكر مى‏گرديم كه امامت مسجد جامع عباسى (امام) از اندكى بعد زمان ورود جد اعلايشان مرحوم آية اللَّه العظمى آقاى شيخ محمد تقى رازى نجفى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين به اصفهان يعنى قبل از سال 1225 ق تاكنون كه سال 1422 ق است قريب به دو قرن است كه بر عهده اين بيت جليل مى‏باشد و به همين مناسبت يعنى امامت در اين مسجد نيز به اين خانواده اطلاق « مسجد  شاهى » مى‏شده است .

 صفحه 138

 نماز جنازه مرحوم آية اللَّه آقاى حاج شيخ مهدى نجفى (قدس سره)

 توسط آية اللَّه آقاى مجد العلماء نجفى (طاب ثراه) در مسجد شاه اصفهان

 صفحه 139

 آية اللَّه مجد العلماء نجفى در سن 48 سالگى در جشن افتتاح دبيرستان هراتى اصفهان

 صفحه 140

 آية اللَّه مجد العلماء نجفى در سن 52 سالگى و در پشت عكس خود چنين مرقوم فرموده‏اند :

 اين عكس ناچيز خود را به فرزند عزيزم آقاى مهدى نجفى ملقب به غياث الدين طال عمره و بقاه وجعل اباه فداه تقديم داشتم 7 / 2 / 37   كتبه الاحقر مجد الدين النجفى

 صفحه 141

 آية اللَّه مجد العلماء نجفى در جمعى از علماء در سن حدود 65 سالگى

 صفحه 142

 اخلاق و مردمدارى

 معظم له مؤدب به اخلاق اسلامى و آداب قرآنى بودند و در اين راه پيروى رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم و ائمه معصومين عليهم السلام را مى‏كردند، در رفع قضاء حوائج عامه و به خصوص اهل علم و طلاب علوم دينيه و فضلاء به قدر توان خويش كوشا بودند .

 اكنون كه قريب بيست سال از فوت آن مرحوم سپرى شده است عده‏اى از مردم و كسبه و فقراء و طلاب و اهل علم نوع برخوردهاى خوب ايشان را براى حقير نقل نموده و از وى به بزرگى و عظمت ياد مى‏نمايند و براى ايشان طلب رحمت و مغفرت مى‏كنند، حشره اللَّه تعالى مع اوليائه محمد و آله عليهم السلام .

 همسر

 همسر ايشان : علويه حاجيه خانم زينت آقا بنت مرحوم آية اللَّه آقاى سيد محمد هادى ابن سيد عبدالوهاب صدر العلماء حسينى شمس آبادى اصفهانى است .

 مرحوم صدر العلماء عالمى غيور و فاضل و جامع و متنفذ در اصفهان و خصوصاً محل شمس آباد بود و مسجدى در محله شمس آباد در كوچه حاج زرگرباشى ساخت و در آنجا نيز تا آخر حيات به جماعت مى‏پرداخت و آن مسجد نيز اكنون به نام خود ايشان به مسجد صدر العلماء شهرت دارد .

 شجره نامه آن مرحوم به قرار ذيل است :

 سيد محمد هادى بن عبدالوهاب بن محمد بن مهدى بن محمد بن على بن ابى القاسم بن مؤمن بن حسين بن عباد بن طاهر ملقب بابى الفتح بن حبيب اللَّه بن حسين بن غياث ملقب به غياث الاسلام بن محمد بن شمس الدين بن حبيب اللَّه بن باقر بن نجيب الدين بن محمد بن ناصر ملقب به ناصر الدين بن مرتضى بن على بن

صفحه 143

 حسين بن پادشا بن حسن بن پادشا بن عبداللَّه بن عقيل بن ابى طالب بن حسين بن جعفر بن محمد ابن ابى جعفر محمد سيد الأكبر ابن ابى محمد حسن ابن ابى عبداللَّه حسين الاصغر ابن سيد الساجدين زين العابدين على ابن ابى عبداللَّه الحسين الشهيد ابن امير المؤمنين على بن ابى طالب عليهم السلام .

 آية اللَّه سيد محمد هادى صدر العلماء بعد از يك عمر تلاش و خدمت به مذهب و شريعت و رفع قضاء حوائج عامه خصوصاً در دوران استبداد رضا خانى در سال 1321 ه . ش در اصفهان چشم از جهان فانى بست و پيكرش با تشيع شايسته‏اى در مقبره خانواده گيش در تخت فولاد اصفهان جنب تكيه آقا حسين خوانسارى كه به نام خود ايشان تكيه صدر العلماء يا صدر هاشمى نيز ناميده مى‏شود مدفون گرديد، رحمة اللَّه عليه .

 فرزندان

 مرحوم آية اللَّه مجد العلماء نجفى طاب ثراه داراى 9 فرزند شدند، پنج دختر كه همگى ازدواج نمودند و خود صاحب فرزندان و نوادگان متعدد هستند و چهار فرزند ذكور :

 1 - بزرگترين اولاد ذكور ايشان آية اللَّه آقاى حاج شيخ مهدى غياث الدين مجد الاسلام نجفى قدس سره هستند كه شرح حال ايشان در فصل بعدى خواهد آمد .

 2 - جناب آقاى مهندس محمد رضا نجفى حفظه اللَّه تعالى(87) .

 صفحه 144

 3 - جناب آقاى دكتر محمد نجفى حفظه اللَّه تعالى(88) .

 صفحه 145

 4 - حسين نجفى كه در طفوليت در سال 1332 ه . ش از دنيا رفته است و در تكيه صدر العلماء جنب مادرش مدفون است .

 وفات و تشيع و مدفن

 معظم له با اينكه همواره ساكن اصفهان بودند، ولى چند روز قبل از ارتحالشان به قصد معالجه چشمهايشان كه يكى از آنها بكلى نابينا و ديگرى نيز فقط شبهى را مى‏ديد به تهران مسافرت كرده بودند، و لذا ارتحالشان نيز در منزل دخترشان در قلهك تهران در صبح روز چهارشنبه 20 ذى الحجة الحرام 1403 ق برابر با 6 مهرماه 1362 ش واقع گرديد .

 جسم مطهر صبح روز پنج شنبه به اصفهان رسيد، بازار شهر اصفهان به احترام ارتحال اين عالم ربانى يكسره تعطيل و سياهپوش گرديد، مردم دسته دسته به طرف منزل ايشان حركت نمودند، جنازه شريفه در منزل مسكونى ايشان واقع در پشت ميدان جامع‏عباسى (امام) غسل داده شده وبا انبوه مشيعين از منزل به‏مسجد جامع عباسى (امام) و از آنجا تا مسجد نو بازار تشيعى شايسته و انبوه گرديد .

 درمسجد نوبازار توسط مرحوم آيةاللَّه آقاى حاج شيخ‏حيدر على محقق(89)قدس سره

صفحه 148

 بر ايشان نماز خوانده شد و همانجا در ايوان شمال شرقى به خاك سپرده شدند .

 صفحه 149

 انعكاس اخبار ارتحال و مجالس ترحيم

 خبر ارتحال مرحوم آية اللَّه مجد العلماء نجفى طاب ثراه از راديو و تلويزيون مركزى و استانى پخش شد و در صفحات اول برخى از روزنامه‏هاى و جرائد كثير الانتشار وقت نيز درج گرديد و در تمام ايران بالخصوص در اصفهان موجب غم واندوه فراوان گرديد . مجالس ترحيم در مساجد مختلف برپا گرديد و مردم عزادار دسته دسته براى عرض تسليت به بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف در مجالس شركت مى‏كردند .

 به همين مناسبت از طرف همه مراجع تقليد وقت از نجف اشرف و تهران و قم مقدسه و مشهد مقدس پيامهاى تسليتى براى فرزند گرامى ايشان و بيت معظم له واصل گرديد و همچنين نمايندگانى جهت شركت در اين مراسم اعزام و ارسال گرديدند كه تفصيل آن وقايع و ذكر آن خود دفتر جداگانه‏اى را مى‏طلبد .

 مراثى و ماده تاريخ

 جمعى از علماء و شعراء بعد از ارتحال معظم له اشعارى را در رثاء و ماده تاريخ ايشان به زبان فارسى و عربى سرودند كه به برخى از آنها اشاره مى‏شود :

 1 - آية اللَّه آقاى حاج سيد مجتبى مير محمد صادقى طاب ثراه در ابياتى چنين سرود :

 لهفي لموت البطل العليم ** ذي المجد ثم الحسب القديم

 اُف لدهرٍ يقتطف ثمر الهدى ** من دوحة العلم ذي النسب الكريم

 فأردتُ أن اورخ عام وفاته ** ليكون تذكرة الاخلاف والحميم

 ألحق الى المجموع سبعاً ثم قل ** « نرجو لمجد العلم مثوى في النعيم »

(1362 ه . ش)              

 صفحه 150

 2 - استاد اديب آقاى على مظاهرى در اين مرثيت سرود :

 مجد العلما و مجد دين رفت ** آن عالِم عالَم يقين رفت

 آن مظهر زهد و پارسائى ** آن رهبر راه راستين رفت

 از مجمع عالمان معلم ** از حلقه زاهدان نگين رفت

 محراب نشين مسجد نو ** بر منبر عرش از زمين رفت

 آن دم كه از اين جهان به جنت ** آن پاك نهاد پاك بين رفت

 تاريخ وفات او رقم شد ** « رونق ده علم و حصن دين رفت »

(1362 ه . ش)              

 ومصراع اخير كه شامل ماده تاريخ است استاد اديب آقاى سيد قدرت اللَّه هاتفى سروده‏اند .

 در ضمن اين اشعار بر روى سنگى كه بر بالاى سر مزار مرحوم آية اللَّه مجد العلماء نجفى طاب ثراه نصب شده منقور است .

 3 - شاعر توانا و استاد اديب آقاى فضل اللَّه اعتمادى متخلص به برنا در مرثيه و ماده تاريخ معظم له گويد :

 مجد العلماء كه مجد دين نامش بود ** حبّ حقّ و حبّ دين مى‏جامش بود

 آن حبر كه كسب فضل و تدريس علوم ** رسم و روش و سيرت ما دامش بود

 آن عالِم عاملى كه روحانيت ** سنخيت خاندان و اقوامش بود

 آن مجتهد مسلمى كاندر فقه ** داراى اجازات زاعظامش بود

 هم زاده از كياى دانش بابش ** هم وارث رهبران دين مامش بود

 هم حبّ بتول و مرتضى داشت بدل ** هم حامى مصطفى و اسلامش بود

 مهر حسن و حسين و اولاد حسين ** چون جان و روان بجسم و اندامش بود

 در بندگى خدا لياليش گذشت ** تعليم و هدايت كار أيامش بود

 در هر عمل خير كه مى‏كرد قيام ** كوشا زدل و جان پى اتمامش بود

 نه فكر فريب خلق در سر پرورد ** نه ميل به پيروى اوهامش بود

 صفحه 151

نه ظلم و ستم كسى در اعمالش ديد ** نه‏نقص وخلاف وغش‏دراحكامش‏بود

 هرجا كه شدى زكثرت حسن سلوك ** هر كس پى احترام و اكرامش بود

 گفت ارجعى دعوت حق را لبيك ** چون وقت فراخواندن و اعزامش بود

 برنا پى تاريخ وفاتش بنوشت **  بيتى كه به شمسى جمع ارقامش بود

 « مجد العلماء كه مجد دين نامش بود **  حبّ حق و حبّ دين مى‏جامش بود »

 (1362 ه . ش)

 صفحه 152

 مصادر شرح حال

 شرح حال ايشان به قلم خودشان كه با تغييرات مناسب بعد از ارتحالشان در رساله امجديه / (11 - 34) طبع سوم به چاپ رسيده است :

 تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير 3 / ( 164 - 168) و 2 / ( 417 - 425)

 نقباء البشر 1096/4

 روزنامه عرفان - فروردين ماه 1322 ه . ش بقلم مرحوم معلم حبيب آبادى

 مكارم الآثار 1096/4

 دانشمندان و بزرگان اصفهان / 329

 گنجينه دانشمندان 5 / (384 - 386)

 اليواقيت الحسان في تفسير سورة الرحمن / (16 - 32)

 وقاية الاذهان / (43 - 50) طبع مؤسسه آل البيت عليهم السلام

 رجال اصفهان دكتر كتابى 215/1

 ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيع و حوزه علميه اصفهان 510/1 و152/2

 سى مقاله آقاى استادى / 343

 حاج آقا نور اللَّه اصفهانى ستاره اصفهان / 121 تاليف آقاى عباس عبيرى

 انديشه سياسى و تاريخ نهضت بيدارگرانه حاج آقا نور اللَّه اصفهانى / 340 تاليف آقاى دكتر موسى نجفى