آية اللَّه العظمى علامه آقاى ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى اصفهانى (1362 - 1287 ق)
نام - پدر - مادر - ولادت
نام : آقا شيخ محمد رضا نجفى اصفهانى .
كنيه : ابو المجد .
پدر : آية اللَّه آقاى حاج شيخ محمد حسين نجفى .
مادر : علويه رباب بيگم دختر علامه سيد محمد على آقا مجتهد فرزند سيد صدر الدين عاملى كبير .
ولادت ايشان در 20 شعبان المعظم 1287 در نجف اشرف واقع شد .
تحصيلات و اساتيد
در نجف اشرف تحصيل را آغاز كرد و نزد اساتيد هر فنى تلمذ نمود در سال 1296 در نه سالگى به همراه پدرش به اصفهان هجرت كرد و تحصيل را در اصفهان ادامه داد و در سال 1301 در چهارده سالگى به همراه پدر و جدش مجدداً به نجف اشرف مهاجرت نمود و تا سال 1333 در نجف اشرف به جديت مشغول تحصيل و تأليف و تدريس بود .
اساتيدش عبارتند از :
1 - علامه سيد ابراهيم قزوينى، نجاة العباد و معالم و شرح اللمعه ونحو را در نزد او خواند، و خود مىنويسد : خواندن درس در نزد اين استاد قبل از اين بود كه موى به صورت من برويد .
2 - پدرش مرحوم آية اللَّه حاج شيخ محمد حسين نجفى اصفهانى : قسمتى
صفحه 88
از رسائل شيخ اعظم و فصول عمويش شيخ محمد حسين اصفهانى وتفسير بيضاوى و تفسير كشاف را در نزد پدر خواند .
3 - آية اللَّه حاج شيخ فتح اللَّه شريعت اصفهانى، در نزد ايشان باقيمانده رسائل شيخ اعظم و فصول را قرائت نمود و همچنين علم عروض و حديث را از او بهره برد .
4 - آية اللَّه شيخ محمد كاظم آخوند خراسانى صاحب كفاية الاصول : در نزد ايشان بحث خارج را در فقه و اصول حاضر شد .
5 - آية اللَّه حاج سيد محمد كاظم يزدى صاحب عروة الوثقى : در نزد ايشان نيز بحث خارج را حاضر شد .
6 - آية اللَّه سيد محمد فشاركى اصفهانى : در نزد ايشان نيز بحث خارج را حاضر گرديد و در كتابش وقاية الاذهان(66) شرح حالى از او را قرار داده است و از ايشان به سيدنا الاستاذ تعبير مىكند .
7 - علوم رياضى را در نزد علامه ميرزا حبيب اللَّه عراقى مقلب بذى الفنون خواند .
8 - علم حديث را نيز در نزد علامه حاج ميرزا حسين نورى صاحب مستدرك الوسائل خواند .
9 - علامه سيد مرتضى كشميرى : علوم حديث را از ايشان بهره برد .
10 - علامه فقيه حاج آقا رضا همدانى صاحب مصباح الفقيه : بحث خارج فقه را از ايشان بهره برد .
11 - آخوند ملا حسينقلى همدانى : در رساله امجديه از ايشان به استاد تعبير نموده است، بنابر اين اخلاق و سير و سلوك را از ايشان فرا گرفته است .
12 - علامه سيد جعفر الحلى : در ادب و شعر از او بهره برده است .
آية اللَّه ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى در سن 34 سالگى در كنار آية اللَّه حاج شيخ محمدحسين كاشف الغطاء (1294 - 1373) در سن 27 سالگى و جماعتى ديگر در نجفاشرف
دو بيت زير در بر كاغذ نوشته شده و در عكس منصوب است كه از آية اللَّه كاشف الغطاء است:
أنا والرضا عند الحقيقة واحدٌ ** وان أبرزتنا صورة العكس باثنين
ولم يك منّا الحسن في العكس ظاهراً ** لأنّا بحمد اللَّه لسنا بضدّين
سنة 1321
صفحه 90
مشايخ اجازه
در نقل حديث و روايت مشايخ او عبارتند از :
1 - ميرزا حسين نورى متوفى 1320 صاحب مستدرك الوسائل در حائر شريف حسينى عليه السلام به ايشان اجازه داده است .
2 - علامه سيد مرتضى كشميرى .
3 - شيخ فتح اللَّه شريعت نمازى اصفهانى معروف به شيخ الشريعة .
4 - علامه سيد حسن صدر الكاظمى در 14 ذى القعده 1333 ق طىّ تقريظى بر كتاب « نجعة المرتاد في شرح نجاة العباد » به ايشان اجازه داده است، اين اجازه و تقريظ در عيناً مىآيد .
5 - علامه سيد محمد بن مهدى حلى قزوينى .
6 - علامه سيد حسين بن مهدى حلى قزوينى .
7 - شيخ محمد باقر بهارى همدانى .
اجازه آية اللَّه سيد حسن صدر كاظمى به آية اللَّه شيخ محمد رضا نجفى
اجازه آية اللَّه سيد حسن صدر كاظمى به آية اللَّه شيخ محمد رضا نجفى
اجازه آية اللَّه سيد حسن صدر كاظمى به آية اللَّه شيخ محمد رضا نجفى
اجازه آية اللَّه سيد حسن صدر كاظمى به آية اللَّه شيخ محمد رضا نجفى
هجرت به كربلاء
در سالهاى آخر حضور در عتبات عاليات عراق به شهر كربلاى معلى هجرت فرمود و در كنار مرقد مطهر أبا عبداللَّه الحسين عليه السلام مجاور گرديد، برخى مهاجرتش به كربلاء را در سال 1330 ق دانستهاند، بنابر اين تا سال 1333 ق كه به ايران مهاجرت فرمود بيش از سه سال در كربلاء معلى ساكن بودهاند .
برخى از مراسلات شعريه ايشان با دوستانشان از آن جمله با مرحوم آية اللَّه حاج شيخ مصطفى تبريزى متوفى 1337 ق، كه از كربلاء انجام گرفته است در ديوان اشعارشان(67) ضبط گرديده است .
و در پشت جلد اول نسخه مطبوع نقد فلسفه داروين از مؤلفاتشان نيز كه در سال 1331 در عراق به چاپ رسيده است بعد از نام مؤلف نوشته شده است : « القاطن في كربلاء المعلى » .
و همچنين در شرح حالى كه خود مرقوم فرمودهاند آغاز مهاجرت از عراق به ايران و اصفهان را كربلاء ذكر مىكنند كه در معيت مرحوم آية اللَّه مؤسس آقاى حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى طاب ثراه بوده است مىنويسند : « وكانت من أحسن الاسفار وأجمعها لصنوف السعادات ومن اهمها صحبة العلامة الوحيد الحاج شيخ عبدالكريم الحائري اليزدي طاب ثراه و قد ركبنا سيارة واحدة من كربلاء الى سلطان آباد العراق فمكث رحمه الله فيها وسافرت عنها الى موطن آبائي اصفهان وقد وصلت إليها غرة محرم سنة 1334 ق ... »(68) .
تدريس و شاگردان
معظم له از اوائل امر به تدريس اشتغال ورزيدند در نجف اشرف ابتداء سطوح و كتبى مانند فصول را تدريس مىكردند و بعد از آن شروع به تدريس خارج نمودند، اين تدريس در نجف اشرف شروع و بعد از مهاجرت به اصفهان در اواخر سال 1333 كه در آغاز محرم الحرام 1334 به اصفهان رسيدند در اين شهر و بعد از مهاجرت به قم نيز كه قريب يكسال بطول انجاميد به دعوت و امر مرحوم آية اللَّه مؤسس حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى قدس سره، همه طلاب در درس ايشان حاضر مىشدند و محل درس مدرسه فيضيه در شهر مقدس قم بوده است، و پس از بازگشت به اصفهان تا پايان عمر با بركتش اين تدريس ادامه داشت .
اعلام و آيات عظام زير برخى از كسانى هستند كه در سنين متماديه از محضر درس ايشان استفاده كردهاند و بعضاً نيز فقط از ايشان مجازند :
1 - آية اللَّه العظمى سيد احمد حسينى زنجانى
2 - آية اللَّه العظمى سيد احمد موسوى خوانسارى .
3 - آية اللَّه حاج شيخ محمد باقر كمرهاى .
4 - آية اللَّه آقاى حاج شيخ حيدر على محقق .
5 - آية اللَّه حاج ميرزا خليل كمرهاى .
6 - آية اللَّه العظمى آقاى حاج سيد محمد رضا موسوى گلپايگانى .
7 - آية اللَّه حاج شيخ محمد رضا طبسى نجفى1 مد رضا طبسى نجفى، 13 .
8 - آية اللَّه العظمى حاج آقا رضا مدنى كاشانى .
9 - آية اللَّه العظمى آقاى حاج سيد روح اللَّه موسوى خمينى .
10 - آية اللَّه العظمى آقاى سيد شهاب الدين نجفى مرعشى .
11 - آية اللَّه حاج شيخ عباسعلى اديب اصفهانى .
12 - آية اللَّه حاج شيخ عزالدين نجفى فرزندشان .
13 - آية اللَّه حاج شيخ عبداللَّه مجتهدى تبريزى .
14 - آية اللَّه العظمى آقاى حاج سيد على علامه فانى اصفهانى .
15 - آية اللَّه ميرزا محمد على مدرس تبريزى صاحب ريحانة الأدب .
16 - آية اللَّه سيد على نقى نقوى لكهنوى هندى .
17 - آية اللَّه حاج شيخ محمد على اوردبادى غروى .
18 - آية اللَّه آقاى حاج شيخ مجد الدين نجفى اصفهانى فرزندشان .
19 - آية اللَّه حاج سيد مصطفى صفائى حسينى خوانسارى .
20 - آية اللَّه حاج سيد مصطفى مهدوى اصفهانى .
21 - علويه عالمه حاجيه خانم نصرت بيگم امين معروف به بانوى ايرانى طاب ثراهم .
علامه سيد مصلح الدين مهدوى رحمه الله در كتاب گرانقدر تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير قريب يكصد نفر از تلاميذ ايشان را نام مىبرد كه طالب مىتواند بدان مراجعه نمايد .
نامه آية اللَّه مؤسس آقاى حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى به آية اللَّه شيخ محمد رضا نجفى
نامه آية اللَّه مؤسس آقاى حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى به آية اللَّه شيخ محمد رضا نجفى
نامه آية اللَّه العظمى سيد محمد رضا گلپايگانى به محضر استاد
صفحه 101
نامه آية اللَّه العظمى مرعشى نجفى به محضر استاد
صورت و سيرت
معظم له داراى قدى كوتاه و صورتى زيبا و جذاب و اخلاقى پسنديده در معاشرت و محاورت بود، تند سخن مىگفت و با جملههائى كوتاه و رسا، لطيفهگو و حاضر جواب و در دوستى و محبت مستقيم و ثابت قدم بود . نسبت به اساتيد خود متواضع و هميشه نام آنان را به بزرگى ياد مىكرد .
از زندگانى خود ناراضى و در مجالس عمومى و خصوصى و حتى جلسات درس و مباحثات نيز اين نارضايتى را اظهار مىكرد و از اوضاع زمان و مردم روزگار نيز شاكى بود .
در موضوع درس و مباحثه بسيار ساعى و كوشا و در رسيدگى به امور مردم اهتمام تام داشت، امر به معروف و نهى از منكر مىنمود و در اين راه از مصاديق آيه شريفه « لا يخافون لومة لائم » بود .
يكى از بزرگترين خدمات معظم له بعالم اسلام حفظ حوزه علميه اصفهان در دوره اختناق رضاخانى بود كه مجلس درس را تعطيل نكرد و آن را در مسجد يا منزل همواره اداره مىكرد .
آية اللَّه العظمى ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى (قدّس سره)
تأليفات معظم له داراى تصنيفات متعددى در علوم مختلف اسلامى از فقه و اصول و حديث گرفته تا شعر و عروض و قافيه مىباشند كه ذيلاً به برخى از آنها اشاره مىشود :
1 - الاجازة الشاملة للسيدة الفاضلة .
اجازه حديثى مفصلى است كه براى مرحومه علويه حاجيه خانم امين رحمة اللَّه عليها مرقوم فرمودهاند و دو مرتبه به چاپ رسيده است . يكبار در آخر كتاب جامع الشتات آن مرحومه و بار دوم در مجله شريفه علوم الحديث شماره چهارم صفحه 311 الى 357 به تحقيق محقق توانا علامه عاليمقدار حجة الاسلام والمسلمين آقاى حاج سيد محمد رضا حسينى جلالى دامت بركاته .
2 - اداء المفروض في شرح ارجوزة العروض .
ارجوزة را مرحوم علام آية اللَّه ميرزا مصطفى تبريزى قدس سره انشاء نموده است و شرح از ايشان است .
اين اثر از روى دو نسخه خطى كه در نزد حقير موجود است ان شاء اللَّه بزودى منتشر خواهد شد .
3 - استيضاح المراد من قول الفاضل الجواد .
اين رساله را در جواب مرحوم آية اللَّه شيخ جواد بلاغى قدس سره مرقوم فرمودهاند و در عدم تنجيس متنجس است و در آخر مجلد نواهى طبع اول وقاية الاذهان به چاپ رسيده است .
4 - اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين .
رسالهاى است كه در جواب مرحوم آية اللَّه شيخ ضياء الدين عراقى تصنيف شده است و در آخر چاپ جديد وقاية الاذهان در سال 1413 ه . ق به طبع رسيده
است .
5 - رساله امجديه .
در حقيقت ميهمانى خداوند عز وجل و آداب ميهمان و كيفيت نوافل و ادعيه غير معروفه شهر رمضان المبارك .
اين رساله تا كنون سه بار چاپ شده است :
الف : چاپ سنگى در سال 1341 ق زير نظر مؤلف .
ب : طبع حروفى در قطع جيبى در سال 1393 ق توسط فرزندشان آية اللَّه مجد الدين نجفى كه رساله به نام او تاليف شده است .
ج : طبع حروفى جديد در قطع رقعى با مقدمه و تحقيق حفيد مؤلف و والد حقير آية اللَّه آقاى حاج شيخ مهدى غياث الدين مجد الاسلام نجفى طاب ثراه در سال 1406 در تهران توسط بنياد محترم بعثت چاپ و منتشر گرديد .
آقاى استادى مد ظله آن را در سى مقاله / 341 معرفى مىكنند .
6 - الايراد و الإصدار في حلّ مشكلات عويصة في بعض العلوم .
7 - تصانيف الشيعة .
8 - تعريب رساله سير و سلوك منسوب به سيد بحر العلوم .
9 - حاشيه بر « اُكر » ثاوذوسيوس .
ثاوذوسيوس يك هندسهدان و رياضىدان يونانى است و كتاب اُكر او پيرامون اجسام كرويّه تنظيم شده است، معظم له بر اين كتاب حاشيه دارند .
10 - حاشيه بر شرح واحدى بر ديوان متنبى .
بين سالهاى 1354 الى 1356 اين حواشى تنظيم شده است .
11 - حاشيه بر كتاب روضات الجنات .
اين حاشيه تحت عنوان أعلاط الروضات به چاپ رسيده است .
12 - حليّ الدهر العاطل، في من أدركته من الأفاضل .
در اين كتاب شرح حال جمعى از بزرگا علماء كه خود آنها را درك كردهاند را
تنظيم نمودهاند .
13 - ديوان ابي المجد .
ديوان اشعار عربى ايشان بدين نام در سال 1408 در قم به تحقيق علامه محقق حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيد احمد حسينى اشكورى دامت بركاته به چاپ رسيده است .
14 - ذخائر المجتهدين في شرح كتاب معالم الدين في فقه آل يس .
كتاب معالم الدين في فقه آل يس تاليف علامه شيخ شجاع الدين ابن قطان شاگرد فاضل سيورى است .
معظم له كتاب نكاح و كتاب الطهارة اين متن فقهى را شرح كردهاند .
15 - رسالة في الرد على « فصل القضا في عدم حجية فقه الرضا » .
مرحوم سيد حسن صدر كاظمى قدس سره فصل القضا را در مورد عدم حجية كتاب فقه منسوب به امام رضا عليه السلام تدوين نموده است و معظم له در اين رساله بيانات ايشان را مورد نقادى قرار دادهاند .
16 - الروض الأريض فيما قال أو قيل فيه من القريض .
17 - الروضة الغنّاء في تحقيق معنى الغناء .
اين رساله در مورد غناء تأليف شده است، مؤلف در اين رساله خود را عبدالمنعم ابن عبد ربه خواند است و براى اولين بار رساله بتمامها در مجله نور علم شماره چهارم صفحه 123 به چاپ رسيد، پس از آن به فارسى برگردانده شد و در مجله كيهان انديشه شماره 18 صفحه 104 به چاپ رسيد و پس از آن در هفده رساله / 348 آقاى استادى چاپ شده است و آخرين چاپ متن عربى رساله در مجموعه رسائل پيرامون غناء و موسيقى به تحقيق محقق گرانقدر آية اللَّه آقاى حاج شيخ رضا استادى دامت بركاته به طبع رسيده است .
18 - سقط الدُّرِّ في أحكام الكُرّ .
رسالهاى است فقهى پيرامون مسئله كر و اندازه و قدر آن .
19 - سمطا اللّآل في مسألتي الوضع والاستعمال .
رسالهاى است ادبى و اصولى در مورد دو مسئله وضع و استعمال و برخى ديگر از مقدمات علم اصول تنظيم شده و دو مرتبه يكبار در زمان حيات مؤلف و بار دوم در سال 1413 در ابتداء وقاية الاذهان در قم مقدسه توسط مؤسسه آل البيت عليهم السلام به چاپ رسيده است .
20 - السيف الصنيع على رقاب منكرى علم البديع .
در دانش بديع تنظيم شده است و مؤلف آن را در سال 1324 به پايان برده است . اين رساله نيز از روى تنها نسخه خطى موجود آن تحت طبع است ان شاء اللَّه تعالى .
21 - العقد الثمين في أجوبة مسائل الشيخ شجاع الدين .
جوابهاى چند مسئله فقهى است كه توسط شيخ شجاع الدين عالم دينى ابراهيم آباد از ايشان پرسيده شده است و بدان پاسخ دادهاند .
22 - غالية العِطر في حكم الشِّعر .
23 - القِبلة .
رساله فقهى است در مورد قبله و حدود و احكام آن .
24 - القول الجميل إلى صدقى جميل .
صدقى جميل زهاوى يكى از شعراى عرب است كه بعد از انتشار كتاب نقد فلسفه داروين توسط معظم له از ايشان سئوالات و انتقاداتى نموده است كه در اين رساله به آنها پاسخ دادهاند .
25 - گوهر گرانبها در رد عبد البهاء .
بعد از رساله امجديه اين دومين رساله ايشان است كه به زبان پارسى نگارش يافته است و در آن فرقه ضالّه را رد نمودهاند .
26 - نجعة المرتاد في شرح نجاة العباد .
شرحى است بر كتاب الصلاة، نجاة العباد صاحب جواهر، كه در آن به بررسى نظريات فقهى شيخ انصارى و مجدد شيرازى و غيرهما پرداخته شده است .
27 - نقد فلسفة دارون .
اين كتاب سه مجلد است كه دو جلد آن در سال 1331 در بغداد به چاپ رسيد و اولين اثر از يك مجتهد نجفى است كه در آن آراء و عقايد داروين انگليسى و مترجم افكار او در جهان عرب شبلى شميل را نقد كرده است . و به سبب همين كتاب آوازه شهرت معظم له از حوزات علميه شيعى خارج و به تمام دنياى اسلام رسيد .
آقاى استادى اين كتاب را در سى مقاله / 341 معرفى مىكنند .
28 - النوافج والروزنامج .
مجموعه ياداشتهاى متفرقه است در علوم مختلفه و آغاز تاليف آن در سال 1325 مىباشد .
29 - وقاية الاذهان و الألباب و لباب اصول السنة و الكتاب .
كتاب اصولى ايشان است كه در چند مجلد در زمان حياتشان به چاپ رسيده است و اخيراً نيز در يك مجلد كبير در سال 1413 توسط مؤسسه آل البيت عليهم السلام در قم مقدسه تجديد چاپ شده است .
30 - تعليقه بر رساله المحاكمة بين العَلَمين .
تأليف مرحوم آية اللَّه آقاى سيد مهدى حكيم قدس سره كه معظم له به درخواست مرحوم آية اللَّه شيخ ضياء الدين عراقى بر آن تعليقه زدهاند .
31 - الحواشي على الكافي .
حواشى ايشان است بر كتاب كافى شريف در علم حديث تأليف مرحوم ثقة الاسلام كلينى اعلى اللَّه مقامه الشريف .
32 - أنا والأيام .
در مختصر شرح حالى كه به زبان عربى به درخواست مرحوم مدرس تبريزى صاحب ريحانة الأدب مرقوم مىفرمايند مىنويسند : قصد دارم كه رسالهاى مفصل در شرح احوال خودم بنگارم بدين نام .
برخى از تاليفات منتشر شده آية اللَّه ابو المجد محمد رضا نجفى (قدس سره)
آية اللَّه ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى در شوال المكرم 1346 در سن 59 سالگى
33 - رسالهاى پيرامون حكم فقهى دستگاه گرامافون .
اين رساله توسط آقاى استادى در مجله پيام حوزه سال اول شماره اول / 98 تحت عنوان : رسالهاى از آية اللَّه نجفى مسجد شاهى به طبع رسيده است .
و همچنين در روزنامه رسالت بتاريخ دو شنبه 21 شهريور 1373 و به شماره 2509 به طبع رسيده و پس از آن مجدداً توسط آقاى استادى در بيست مقاله / 365 به چاپ رسيده است .
تنبيه : عده كثيرى از اعلام كه در درس ايشان حاضر بودهاند، ابحاث فقهى و اصولى ايشان را تقرير كردهاند از آن جمله :
مرحوم آية اللَّه سيد احمد زنجانى قدس سره، بحث فقهى ايشان را در قم حول مسئله كُرّ در كتابشان به نام أفواه الرجال تنظيم نمودهاند .
مرحوم آية اللَّه سيد عطاء اللَّه فقيه امامى قدس سره نيز ابحاث فقهى و اصولى ايشان را در اصفهان در مجلدى تنظيم نمودهاند .
همسر و فرزندان
زوجه اول ايشان علويه زهرا بيگم دختر علامه جليل آقا سيد محمد امامى خاتون آبادى اصفهانى است و از اوصاحب چند فرزند شد :
1 - آية اللَّه آقاى حاج شيخ مجد الدين مجد العلماء نجفى .
شرح حال ايشان خواهد آمد .
2 - علامه آقاى حاج شيخ عزالدين نجفى .
متوفى در دوم شهريور ماه 1358 شمسى در اصفهان و مدفون در باغ رضوان قم جنب وادى السلام .
3 - آقا نور الدين نجفى .
4 - مخدره عزت الشريعة زوجه مرحوم آقاى حاج شيخ محمد حسين
نجفى فرزند مرحوم آية اللَّه آقا جلال الدين فرزند آية اللَّه آقا نجفى .
5 - مخدره بهجت خانم زوجه آقاى محمد حسين فريد فرزند آية اللَّه آقا نجفى .
6 - مخدره نزهت خانم زوجه مرحوم آقاى حاج شيخ محمد حسن نجفىزاده فرزند آية اللَّه حاج شيخ مهدى نجفى .
واز زوجه دوم به نام مريم خانم نيز صاحب دو اولاد گرديد به نامهاى :
7 - آقاى آقا مهدى نجفى .
8 - پروين خانم نجفى زوجه مرحوم آقاى عزت اللَّه اصغرى .
واز زوجه منقطعهاى به نام بانو رباب خانم نيز صاحب يك پسر شد به نام :
9 - آقاى حاج آقا تقى نجفى، عموى بزرگ نگارنده و اكنون چشم و چراغ فاميل و بزرگ آن است .
وفات و مدفن و مراثى
سر انجام بعد از يك عمر تدريس و تأليف و ترويج شريعت و پاسدارى از آن در سنگر مرجعيت و افتاء و تربيت شاگردان متعدد اين ستاره آسمان معرفت و اجتهاد در روز يكشنبه24 محرمالحرام سال1362ق در اصفهان به ديار باقى شتافت و با تشيعى بىنظير كه تمامى بازارها و مراكز بواسطه آن تعطيل شد تشييع و در بقعه تكيه جدشان مرحوم آية اللَّه العظمى آقاى شيخ محمد تقى رازى نجفى اصفهانى واقع در تخت پولاد اصفهان به خاك سپرده شد، رحمة اللَّه عليه رحمة واسعة .
عدهاى از علماء و شعراء در رثاء و ماده تاريخ وفات ايشان اشعارى گفتهاند از آن جمله :
1 - مرحوم آية اللَّه العظمى آقاى حاج سيد على علامه فانى اصفهانى در رثاء ايشان گويد :
زدست رفت رضا و سياه گشت جهان ** بلى چو مهر رود شام تيره است عيان
در آسمان جلالت چو نير أعظم ** هميشه بود زعلم و كمال نور افشان
فقيه و عالم و زاهد، اديب و كامل وراد ** حكيم و منطقى و عين دانش و عرفان
بعمر خويش بجز راه حق نپيمودى ** نبود در نظرش غير خالق سبحان
زروح پاك و زاخلاق نيك و از دانش ** هزار مرتبه برتر وجودش از أقران
دريغ مردم نادان و جاهل وظالم ** كه همنفس نبدش غير خاطر نالان
هميشه بود زبخت بد و ز طالع نحس ** غمين و بيدل وافكار وخون دل وپژمان
مدام با دل پر درد گفت يا اللَّه ** شبانه روز بُد از ظلم دشمنان گريان
بنقد فلسفه بنگر ببين نداده بدهر ** كسى جواب طبيعى بدين بيان روان
از اوست سيف صنيع درمديح علم بديع ** كه هست اصل معانى ونيست گنج نهان
ذخائر است و وقايه بعلم فقه واصول ** بيادگار از او چون دو گوهر تابان
دلم زدست غم او ريش بجان آمد ** شود زديده من اشك همچو سيل روان
غمى كه داشت بدل بود جور دانايان ** وگرنه نيست كسى را توقع از نادان
از اهل علم ملول و بعلم خود مشغول ** زقوم وخويش برنجوزبختخويشنوان
هزار شكر كه تا زنده بود و بنده بُدم ** بُد او رضا زمن زار فانى نالان
2 - و همچنين در ماده تاريخ رحلت ايشان گويد :
لما ماضى شيخ الفضيلة والتقى ** وا حسرتا حنقاً، فقد ضاق الفضا
فانقص من التاريخ يوم وفاته ** اربع و عشريناً و « قل فقد الرضا »
1322=24 - 1346 ه . ش
3 - مرحوم حاج ميرزا حبيب اللَّه نيّر شاعر گرانمايه در مرثيه و تاريخ وفات ايشان گويد :
يا دهراً ذهبت بآية اللَّه ** غدرت بنا فوا أسفاً و لهفاه
محمد الرضا الغروي ابو المجد ** مضى نحو الجنان بقرب مولاه
اراد النيّر استيضاح فوته ** ففي شهر المحرم طاب مثواه
صفحه 114
فارخ بعد نقص الست للعام ** « رضا النجفي لبى داعي اللَّه »
1362 = 6 - 1368 ه . ق
4 - مرحوم حاج ميرزا حسن خان جابرى انصارى نيز در اين مورد مىسرايد :
لقد أفل الكواكب مذ توفّى ** رئيس العلم في ذاك الزمان
محمد الرضا الغروي شيخ ** سماء العلم لأهل الاصبهان
ولما راح راح الروح عنّا ** به شأن البيان من المعاني
تمنى الجابري بأن يورّخ ** وكَلَّ لسانه عند البيان
اذا جاء البشير وقال ارّخ ** « لقد اوى الرضا بالجنان »
1321 ه . ش
مصادر شرح حال
شرح حال و ترجمه ايشان را مىتوانيد در كتابهاى ذيل بيابيد :
تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير 219/2 در بيش از دويست صفحه و بنام : بيان مجد النبلاء در احوالات شيخ ابو المجد محمد الرضا
نقباء البشر / 747
مصفى المقال / 179
الذريعة / در مجلدات مختلف
سحر بابل و سجع البلابل / 82
تذكرة القبور / 328
ريحانة الأدب 252/7
آثار الحجة 77/1
گنجينه دانشمندان 242/1
شعراء الغري 42/4
اعيان الشيعة 16/7
معجم المؤلفين العراقيين 472/1
الاعلام 26/3
معجم المؤلفين 163/4
مستدرك معجم المؤلفين / 251
ماضي النجف و حاضرها 214/3
معارف الرجال 245/3
مجله نور علم، سال دوم شماره نهم / 79
الاجازة الكبيرة / 181 الرقم 226
المسلسلات في الاجازات 87/2
ديوان ابي المجد / 11
وقاية الاذهان / 25
رساله امجديه / 5 طبع سوم
چهل مقاله / 581 و688 آقاى استادى
سى مقاله / 341 آقاى استادى
هفده رساله / 348 آقاى استادى
مجله علوم الحديث شماره چهارم / 318
شرح احوال آية اللَّه العظمى اراكى / 329
مجله كيهان انديشه شماره 104/18
دائرة المعارف تشيع 222/2
مجله فرهنگ اصفهان شماره يازدهم / 62
اثر آفرينان 271/1
رجال اصفهان 213/1 دكتر كتابى
ريشهها و جلوههاى تشيع و حوزه علميه اصفهان 509/1