آية اللَّه استاد آقاى حاج شيخ مهدى غياث الدين مجد الإسلام نجفى    (1422 - 1356 ق)

 نام - لقب - پدر - مادر - ولادت

 نام : مهدى

 لقب : از طرف جدشان آية اللَّه العظمى ابو المجد آقاى شيخ محمد رضا نجفى ملقب به غياث الدين گرديد، واين لقب غالب بر نام شد و مردم ايشان را بدين لقب مى‏شناختند .

 واز طرف مردم نيز بعد از فوت پدرشان ملقب به مجد الإسلام گرديدند به خاطر بقاء و خلود نام والدشان اين لقب را نيز پذيرفتند .

 پدر : آية اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ مجد الدين (مجد العلماء) نجفى اصفهانى متوفى 1403 صاحب « اليواقيت الحسان في تفسير سورة الرحمن » .

 مادر : علويه حاجيه خانم زينت آقا صدر هاشمى در گذشته بسال 1347  ه .  ش بنت آية اللَّه سيد محمد هادى صدر العلماء حسينى شمس آبادى اصفهانى(90) در گذشته بسال 1321 ه . ش، كه پدر و دختر در جوار يكديگر در مقبره خانوادگى در تكيه اختصاصى واقع در تخت فولاد اصفهان جنب تكيه آقا حسين خوانسارى بنام تكيه صدر العلماء يا صدر هاشمى مدفون هستند رحمة اللَّه عليهما رحمة واسعة .

 ولادت : در روز 20 ماه صفر المظفر برابر با اربعين امام حسين عليه السلام در سال 1356 برابر با 22 ارديبهشت ماه 1315 ه . ش در اصفهان متولد گرديد، اكبر اولاد ذكور والدشان بودند و چند سال طفوليت را در كنار جدشان آية اللَّه ابو المجد

صفحه 156

 شيخ  محمد رضا نجفى طاب ثراه گذرانده و از ايشان خاطراتى را نقل مى‏كردند .

 تحصيلات

 به بركت استعداد و نبوغ ذاتى كه خداوند تبارك و تعالى به ايشان عطاء كرده بود، تحصيل و دانش اندوزى را از ايام صباوت شروع نمودند، در دو رشته علوم جديده و علوم حوزوى معاً شروع به تحصيل نموده و در هر يك به مدارج عاليه رسيدند كه تفصيل هر يك مى‏آيد :

 علوم حوزوى

 تحصيل در علوم دينيّه حوزويّه را در زادگاهشان در اصفهان آغاز نمودند، مقدمات علوم ادبيّه از صرف و نحو و منطق را در نزد حضرتين شيخ جامى و حاج شيخ غلامعلى حاجى نجف آبادى خواندند .

 پس از آن شرايع و شرح لمعه و مطول را از محضر شيخ أمان اللَّه قودجانى فرا گرفت، و برخى ديگر از سطوح را از محضر استادش حاج شيخ محمد حسين فاضل كوهانى بهره برد، ومنظومه حاجى سبزوارى را بر حاج شيخ فرج اللَّه درّى متوفى بسال 1382 خواند .

 پس از اين در سال 1335 ه . ش به تهران مهاجرت نمود در مدرسه سپهسالار تهران حجره گرفت و به تحصيلات خود به طور جدى ادامه داد چهار سال در تهران در نزد اساتيد فن از جمله مرحوم محسنى دماوندى سطوح عاليه خود را تكميل نمود .

 در سال 1338 ه . ش به اصفهان بازگشت و در دروس خارج فقه و اصول مرحوم پدرشان آية اللَّه حاج شيخ مجد الدين نجفى (1403 - 1326 ق) و مرحوم

صفحه 157

 آية  اللَّه آقاى حاج سيد على بهبهانى (حدود 1395 - 1303 ق) شركت نمود و بهره‏ها برد در علوم حوزويه خصوصاً در دو علم فقه و اصول برخى از آيات عظام و مراجع معظم تقليد تصديق اجتهاد معظم له را نموده‏اند .

 تحصيلات جديده

 دبستان را در طفوليت آغاز كرد و در سال 1329 ه . ش مدرك ششم ابتدائى خود را از دبستان گرفت، و پا به دبيرستان گذاشت، دبيرستان را نيز با جديت و موفقيت به پايان برد و ديپلم پنج ادبى را به سال 1334 از دبيرستان سعدى اصفهان اخذ كرد، پس از آن شروع به گرفتن ديپلم ششم ادبى نمود و در خرداد سال 1335 از دبيرستان هراتى اصفهانى موفق به اخذ ديپلم شش ادبى يعنى پايان تحصيلات متوسطه شد .

 در سه دوره دبستان و دبيرستان و دانشگاه

 صفحه 158

 مهاجرت به تهران

 در همان سال 1335 براى ادامه تحصيلات به تهران مسافرت نمود در رشته ادبيات عرب دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران ثبت نام كرد و در مدرسه سپهسالار حجره گرفت، تا هم بتواند كلاسهاى دانشگاه را طى كند و هم از اساتيد موجود در مدرسه سپهسالار جهت ادامه دروس حوزوى خويش بهره برد .

 در تمام مدت تحصيل چهارساله در دانشگاه تهران رتبه ممتاز را كسب نموده است .

 در نشريه اخبار دانشگاه تهران سال سوم شماره 114 بتاريخ پنج شنبه هيجدهم ديماه 1337 عكس معظم له كه از دست رياست وقت دانشگاه آقاى دكتر فرهاد جايزه مى‏گيرند درج شده است .

 همچنين در سال سوم دانشگاه رتبه اول را احراز نمودند و اين احراز مقام رتبه اول را دانشگاه تهران در نامه شماره 53497/1 / 1337/12/14 به ايشان ابلاغ نمود كه عيناً نيز در صفحات بعد درج مى‏شود .

 به هر حال در مدت چهار سال تحصيل در دانشگاه تهران از محضر اساتيد بزرگ آن وقت دانشگاه بهره‏هاى فراوانى برد از آن جمله خودشان از اساتيد ذيل نام مى‏بردند :

 حضرات اساتيد : حكمت آل آقا - بديع الزمان فروزانفر - مير لال الدين محدث أرموى - سيد كمال الدين نور بخش دهكردى - حاج شيخ حسينعلى راشد يزدى - سيد محمد مشكاة - سيد محمد باقر سبزوارى - سيد كاظم معزى - دكتر شيخ مهدى حائرى يزدى - محمد جعفر جعفرى لنگرودى - دكتر محمود شهابى - شيخ مهدى إلهى قمشه‏اى - سيد محسن صدر الأشراف - سيد حسن تقى زاده - حاج شيخ ميرزا خليل كمره‏اى - عبدالحسين زرين كوب - زين العابدين ذو المجدين -

صفحه 159

 دكتر محمود نجم آبادى قدس سرهم .

 وبالاخره در 26 مهرماه سال 1338 موفق به گذراندن پايان نامه تحصيلى با درجه خوب واخذ مدرك ليسانس در رشته ادبيات عرب از دانشكده علوم معقول و منقول دانشگاه تهران مى‏شوند .

 وبا توجه به اينكه دانشگاه تهران آماده اعطاء بورسيه تحصيل در خارج از كشور به ايشان مى‏شود به خاطر اينكه در خدمت والدشان باشند از آن صرفنظر كرده و به اصفهان مهاجرت مى‏كنند .

 اين عكس در سال سوم زبان و ادبيات عرب از استادان محترم آقاى آل آقا و آقاى دكتر شهابى و ساير دانشجويان برداشته شده    ارديبهشت 1338

 صفحه 160

 زمان دانشجوئى در حال گرفتن جايزه رتبه اول از دست رئيس دانشگاه تهران آقاى دكتر فرهاد

صفحه 161

 حكم رتبه اول در دانشگاه تهران

 صفحه 162

 نامه آية اللَّه مجد العلماء نجفى به فرزند كه در تهران مشغول تحصيل بوده است

 صفحه 163

 دانشنامه ليسانس با درجه خوب از دانشگاه تهران

 صفحه 164

 باز گشت به اصفهان و شروع به تدريس

 در سال 1338 ه . ش به اصفهان مراجعت نموده از بدو ورود به شهر براى جوانان كلاسهاى درس تشكيل داده و در تقويت بنيّه دينى و علمى آنها تلاش نمودند .

 از آغاز ورود تدريس در دبيرستانهاى بزرگ شهر اصفهان مانند : سعدى، ادب، صارميه، هراتى، فروغ ومراكز تربيت معلّم و دانشگاه آزاد و دانشگاه شركت نفت و برخى ديگر از دانشگاهها را بر عهده داشتند، واين تدريس بيش از سى سال ادامه داشت، و به خوبى قادر بودند علوم مختلف اسلامى را در مجامع علمى تدريس نمايند، وبحث و درس ايشان مورد توجه و عنايت ويژه جوانان و صاحب نظران بود .

 در اصفهان بسيارى از پزشكان و مهندسين و اساتيد دانشگاه و قضات و ارباب مشاغل آزاد و غيرهم از شاگردان ايشان محسوب مى‏شوند، برخى از آنها در زندگانى خودشان ممكن است مناصب و مقاماتى را نيز مانند وزارت و وكالت اشغال كرده باشند، و همگى آنها از استادشان به عظمت و نيكى و ديانت و علم و تقوى و اخلاص و خدوم بودن ياد مى‏كنند .

 و از اينكه در اين اجمال نمى‏توان نام آنها را ضبط نمود، صاحب اين قلم از همگى آنها به يكباره معذرت مى‏خواهد و از خداوند تبارك و تعالى توفيق و سعادت و خير دارين را براى همه آنها مسئلت مى‏نمايد .

 صفحه 165

 آية اللَّه نجفى در جمع دانشجويان

 صفحه 166

 در كلام بزرگان

 1 - والدشان آية اللَّه مجد الدين (مجد العلماء) نجفى طاب ثراه در تقريظى بر كتاب ادبيات عرب در صدر اسلام تاليف فرزندشان چنين مى‏نگارند : « بسم اللَّه الرحمن الرحيم، بعد از حمد و الصلاة، چون كتاب مستطاب آداب اللغة العربية في صدر الإسلام كه به نظر أحقر رسيده و از تاليفات جناب مستطاب دانشمند معظم آقاى حاج آقا مهدى نجفى ملقب بغياث الدين دام ظله العالى داراى تحقيقات كافيه و بيانات شافيه كه روشنگر آن برهه از تاريخ اسلام است ... »(91) .

 2 - مرحوم مهدوى رحمه الله در تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير در ذيل تلاميذ والدشان قبل از عكس ايشان در موردشان چنين مى‏نگارد : « صديق مكرم عالم جليل آقاى حاج شيخ مهدى غياث الدين نجفى فرزند ارجمند مرحوم مجد العلماء و وارث بالاستحقاق محراب و منبر ايشان سلمه اللَّه تعالى »(92) .

 و همچنين مرحوم مهدوى در آخر كتابش قضيه‏اى را از ايشان نقل مى‏كند و كتاب را چنين ختم مى‏كند : « در شب پنج شنبه نهم رجب 1409 صديق مكرم آيت‏اللَّه زاده معظم جناب آقاى حاج شيخ مهدى غياث الدين نجفى اظهار داشتند كه اين موضوع را به همين كيفيت از پدر علامه شان شنيده‏اند »(93) .

 3 - آية اللَّه العظمى آقاى سيد شهاب الدين حسينى مرعشى نجفى طاب ثراه در اجازه ايشان چنين مرقوم مى‏فرمايند : « ... و بعد مخفى نماند آن كه جناب مستطاب فخر الافاضل الكرام حجة الاسلام آقاى حاج شيخ مهدى مجد الاسلام آية اللَّه زاده نجفى اصفهانى دامت بركاته كه از مفاخر اهل علم و دانش و از خاندان فضل و جلالت هستند ... » .

 صفحه 167

 اجازه آية اللَّه العظمى آقاى مرعشى نجفى (قدس سره) به آية اللَّه نجفى (طاب ثراه)

 صفحه 168

 4 - آقاى دكتر محمد باقر كتابى در ظهر نسخه اهدائى كتاب رجال اصفهان به معظم له به خط خودشان در پشت آن مى‏نگارند : « به محضر شريف آية اللَّه حضرت آقاى حاج آقا غياث الدين نجفى تقديم مى‏گردد، تيرماه / 78 محمد باقر كتابى »(94) .

 5 - حجة الاسلام آقاى ناصر الدين انصارى قمى در مقاله‏اى كه بعد از ارتحالشان در مجله آئينه پژوهش شماره 68 / صفحه 114 - سال دوازدهم خرداد و تير 1380 - در قم مقدسه منتشر كرده است در يك صفحه كامل شرح حال مختصر، ولى جامعى را از ايشان ارائه مى‏دهد، كه طالب مى‏تواند بدان مجله كثير الانتشار و تحقيقى مراجعه كند .

 امامت جماعت

 از روز ارتحال مرحوم والدشان آية اللَّه مجد العلماء نجفى طاب ثراه يعنى بيستم ذى الحجة الحرام 1403 امامت دو مسجد مهم شهر اصفهان بر عهده ايشان گذارده شد، يعنى مسجد نو بازار و مسجد جامع عباسى (امام) .

 اقامه صلاة جماعت را يكى از فرائض خود تلقى مى‏كردند و چه بسا راهى بس طولانى را طى مى‏كردند تا ظهر يا شب را بتوانند در مسجد جماعت داشته باشند و اين سنت نبوى صلى الله عليه وآله وسلم و فرض الهى را بانجام برسانند .

 قريب به بيست سال امامت جماعت ايشان در مسجد نو بازار اصفهان و مسجد جامع عباسى (امام) ادامه داشت، و مؤمنين درك جماعت ايشان را غنيمت مى‏شمردند و از بيانات و احكامشان مستفيض مى‏شدند .

 اقامه صلاة جماعت بقدرى براى ايشان مهم بود كه حتى آخرين نماز مغرب و عشاء خود را نيز در شام چهارشنبه 22 ماه صفر 1422 در مسجد نو بازار اقامه

صفحه 169

 صفحه 170

 مى‏كنند و با حالت كسالت و ناراحتى قلبى به منزل تشريف مى‏بردند و فردا قبل از ظهر نيز مجدداً براى اقامه جماعت به طرف مسجد حركت مى‏كنند كه أجل به ايشان مهلت نمى‏دهد و قبل از ظهر در راه رسيدن به مسجد و اقامه صلاة جماعت نداى ارجعى را لبيك و به جوار رحمت حق مى‏شتابند، صاحب اين قلم، اين مرگ را، مرگ در راه اقامه صلاة مى‏نامد، خداوند تبارك و تعالى بمنّه و كرمه از ايشان قبول فرمايد، و در اين موضوع باز به سخن خواهيم نشست، فانتظر .

 مشايخ حديث

 معظم له از تعدادى آيات اللَّه العظام مجاز در نقل حديث بودند از آن جمله :

 والدشان آية اللَّه العظمى آقاى مجد العلماء نجفى قدس سره .

 ومرحوم آيه اللَّه العظمى آقاى سيد شهاب الدين حسينى مرعشى نجفى قدس سره.

 وعده‏اى از مراجع معظم تقليد نيز جهت ايشان اجازات امور حسبيه مرقوم فرموده‏اند كه از ذكر آنها خوددارى مى‏شود .

 روايت كنندگان از معظم له

 همچنين عده‏اى از اعلام و بزرگان و محققين و مؤلفين نيز از ايشان روايت نقل مى‏كنند و مجاز از ايشان هستند از آن جمله :

 صاحب اين قلم : حاج شيخ هادى نجفى .

 محقق توانا آقاى ناصر باقرى بيدهندى .

 صفحه 171

 آغاز اجازه آية اللَّه العظمى آقاى مرعشى نجفى (قدس سره) به آية اللَّه نجفى (طاب ثراه)

 صفحه 172

 انجام اجازه آية اللَّه العظمى آقاى مرعشى نجفى (قدس سره) به آية اللَّه نجفى (طاب ثراه)

 صفحه 173

 آية اللَّه نجفى در حدود 50 سالگى

 صفحه 174

 آية اللَّه نجفى و كتاب تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير

 معظم له پس از فوت مرحوم والدشان آية اللَّه مجد العلماء نجفى قدس سره از مرحوم علامه محقق استاد سيد مصلح الدين مهدوى رحمه الله خواستار شدند كه شرح حالى از پدر و جدشان يعنى مرحوم آية اللَّه ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى قدس سره مرقوم فرمايند تا به چاپ برسد .

 دست تقدير چنين خواست كه اين كار قدرى به تأخير بيفتد و براى مراسم اوليه آماده نگردد، ولى آية اللَّه نجفى طاب ثراه، اين بار از مرحوم مهدوى خواستند، دامنه تأليف را توسعه دهند و از مرحوم جد اُمّى اعلايشان آية اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ جعفر نجفى كاشف الغطاء قدس سره شرح حال و تراجم نويسى را آغاز نمايند و به صاحب هداية المسترشدين و همه فرزندان و نوادگان و وابستگان به بيت صاحب الهداية بپردازند، به خوبى حقير كه واسطه بين مرحوم پدر و مرحوم مهدوى بودم مى‏ديدم كه در طى تلاشى چند ساله كتابى جامع و كامل فراهم آمد كه در نوع خود بى‏نظير است و يكى از كتب مهم و مرجع شرح حال نويسى و تراجم نگارى و تاريخ علمى در ايران بلكه در مذهب شيعه مى‏باشد .

 در اين كتاب استاد مهدوى با تلاشى بى‏نظير تمام زواياى تراجم و شرح حال و تاريخ بيت صاحب هداية المسترشدين را به شرح و بسط نشسته است، و نام كتاب را نيز : « بيان سبل الهداية في ذكر أعقاب صاحب الهداية » يا « تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير » گذاشت .

 مرحوم مهدوى در صفحه 31 از جلد اول كتاب متذكر مى‏گردد كه كتاب به پيشنهاد و امر معظم له فراهم آمده است .

 و به هر حال كتاب در تابستان سال 1367 ه . ش در شهر قم مقدسه به همت آية اللَّه نجفى طاب ثراه و با مقدمه‏اى بقلم ايشان و در سه مجلد كبير با جلد زركوب

صفحه 175

 و در بيش از 1510 صفحه به چاپ رسيد .

 آية اللَّه العظمى آقاى سيد شهاب الدين مرعشى نجفى قدس سره پس از اطلاع از تأليف كتاب و در تجليل از آن خطاب به آية اللَّه نجفى طاب ثراه مكتوبى را ارسال مى‏فرمايند كه عيناً در صفحه بعد درج مى‏گردد .

 و در همان هنگام نشر، آية اللَّه استادى دامت بركاته در مقاله‏اى در مجله كيهان انديشه به شماره 26 مورخ مهر و آبان 1368 صفحه (144 - 146) به معرفى اين كتاب مهم پرداخت، واين تعريف در چهل مقاله آقاى استادى نيز مجدداً به طبع رسيده است(95) .

 خداوند تبارك و تعالى به مرحوم استاد سيد مصلح الدين مهدوى (1416 - 1334 ق) طاب ثراه مؤلف كتاب و مرحوم آية اللَّه نجفى قدس سره كه با يارى يكديگر اين اثر ارزنده را به مجامع علمى عرضه نمودند جزاى خير عنايت فرمايد بمنّه و كرمه .

 ودر يك كلمه اين كتاب امروز يكى از كتب مرجع در تراجم و شرح حال نگارى بلكه تاريخ ايران و اصفهان محسوب مى‏شود، واين معنى بر اهل فنش مسلم است .

 صفحه 177

 تأليفات

 از آية اللَّه نجفى قدس سره مؤلفاتى به يادگار مانده است كه هر يك مى‏تواند چراغى باشد فراراه طالبان دانش و حقيقت و گوشه‏اى از اجتماع كنونى ما را روشن نمايد در ذيل فهرست اين خامه ارزشمند را مى‏توانيد ببينيد :

 1 - ادبيات عرب در صدر اسلام .

 اين كتاب در سال 1363 ه . ش توسط انتشارات تدين اصفهان با تقريظ مرحوم آية اللَّه والدشان طاب ثراه به چاپ رسيده و در مراكز تربيت معلم و دانشگاهها نيز مورد تدريس قرار گرفته است .

 2 - حاشيه بر متن تلخيص خطيب قزوينى در معانى و بيان و بديع .

 اين حاشيه مخطوط است .

 3 - درسهائى از جهان بينى اسلامى .

 اين كتاب مجموعه‏اى از عقائد حقه اماميه در اصول پنجگانه عتقادى است كه توسط معظم له براى تدريس جهت دانشجويان تأليف شده و در مراكز تربيت معلم نيز به چاپ رسيده است .

 4 - دين براى جوانان .

 مجموعه‏اى است از انديشه‏ها و راهنمائيهاى دينى و مذهبى براى انديشمندان جوان، منتشر شده است .

 5 - رساله‏اى در حقوق .

 تأليفى است مستقل در پيرامون حقوق اسلامى، مخطوط است .

 6 - رساله‏اى در دستور زبان فارسى .

 در اين كتاب يكدوره دستور زبان فارسى را به نگارش درآورده‏اند، مخطوط است .

 صفحه 178

 7 - طرح سؤال و جواب اصول عقائد و فقه اسلامى و تاريخ تحليلى اسلام .

 براى جوانان و دانشجويان تنظيم گرديده و منتشر شده است .

 8 - فيض الباري الى قرة عيني الهادي .

 اجازه روايتى است كه براى حقير مرقوم فرموده‏اند و در آخر اين دفتر خواهد آمد .

 9 - گامى به سوى وحدت .

 رساله‏اى است در مورد اثبات خلافت بلا فصل امير المؤمنين عليه السلام بعد از رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم، و اعترافات عامه و بزرگانشان در اين مورد، اين رساله نيز به چاپ رسيده است .

 10 - مقالات .

 مجموعه‏اى از مقالاتى كه در ساليان درازى در علوم مختلف اسلامى تدوين نموده‏اند و بسيارى از آنها نيز مخطوط مانده است .

 11 - مقدمه و تحقيق بر رساله امجديه .

 امجديه در كيفيت نوافل ماه رمضان و حقيقت ميهمانى خداوند از تأليفات جدشان مرحوم آية اللَّه العظمى ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى قدس سره است كه طبع سوم آن با مقدمه و تحقيق معظم له در سال 1364 ه . ش در تهران توسط بنياد بعثت منتشر شده است .

 12 - مقدمه‏اى بر ديوان ابى المجد .

 ديوان اشعار عربى مرحوم جدشان آية اللَّه العظمى ابو المجد شيخ محمد رضا نجفى طاب ثراه را در سال 1408 در قم مقدسه با تحقيق دقيق علامه محقق حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيد احمد حسينى اشكورى دامت بركاته منتشر نمودند، و خود نيز مقدمه‏اى علمى و ارزنده بر آن نگاشتند .

صفحه 179

 برخى از تاليفات منتشر شده آية اللَّه نجفى (قدس سره)

 صفحه 179

 13 - مقدمه‏اى بر كتاب : تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير .

 بحث در مورد اين كتاب را از اين قلم خوانديد، آية اللَّه نجفى بر اين كتاب نيز مقدمه‏اى نوشتند كه به خط زيباى مرحوم حجة الاسلام آقاى حاج شيخ حبيب اللَّه فضائلى رحمه الله در آغاز كتاب به چاپ رسيده است .

 14 - مقدمه بر كتاب « اليواقيت الحسان في تفسير سورة الرحمن » .

 اين كتاب از مؤلفات مرحوم آية اللَّه والدشان آقاى مجد العلماء نجفى طاب ثراه است كه به تحقيق اين قلم آماده نشر شده و با مقدمه‏اى بقلم معظم له قدس سره در سال 1409 در قم مقدسه به چاپ رسيد .

 15 - مقدمه بر وقاية الاذهان .

 وقاية الاذهان كتاب اصولى جدشان آية اللَّه العظمى ابو المجد شيخ محمد  رضا نجفى است كه طبع ثانى آن توسط مؤسسه آل البيت عليهم السلام تحقيق و در سال 1413 در قم مقدسه با مقدمه معظم له به چاپ رسيده است .

 16 - مقدمه بر كتاب : الف حديث في المؤمن .

 اين كتاب از مؤلفات صاحب اين قلم است، معظم له بخواهش حقير مقدمه‏اى جهت آن نگاشتند كه با اصل كتاب توسط انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم در سال 1416 به چاپ رسيد .

 17 - مقدمه بر كتاب كبير : هداية المسترشدين في شرح اصول معالم الدين .

 اين كتاب در علم اصول تأليف جد اعلايشان مرحوم آية اللَّه العظمى آقا شيخ محمد تقى رازى نجفى اصفهانى كه با مقدمه‏اى علمى و تحقيقى كه توسط معظم له بر آن نگاشته شد در سه مجلد كبير در سالهاى 1421 - 1421 ق توسط انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم به چاپ رسيد .

 صفحه 181

 مقدمه‏هاى آيه اللَّه نجفى (قدس سره) بر برخى از كتب منتشر شده به همت معظم له

 صفحه 182

 تعميرات اساسى مسجد نو بازار

 همانگونه كه در شرح حال مرجع عاليقدر حضرت آية اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمد باقر نجفى اصفهانى معروف به شيخ كبير گذشت، مسجد نو بازار اصفهان از تاسيسات احداث شده به امر ايشان بوده است و در سال 1299 ه . ق توسط مؤسس محترم نيز جشن احداث آن برپا مى‏گردد .

 و از بدو تأسيس نيز تا كنون خود آن بزرگوار و فرزندانشان در آن به امامت پرداخته‏اند .

 از سال 1403 كه مرحوم آية اللَّه نجفى طاب ثراه امامت مسجد را به عهده گرفتند در اثر گذشتن بيش از يك قرن از احداث مسجد، وعدم تعميرات اساس در آن از مسجد نو بازار فقط نام نوئى باقيمانده بود، و به همت بلند معظم له و كوشش تقريباً ده ساله ايشان و البته يارى جمعى از مؤمنين، مسجد نو بازار تعميرات اساسى و بازسازى به طريق باستانى شد، و مجدداً صلاحيت يافت نام مسجد نوبازار را به خود بگيرد، بحمد اللَّه تعالى و منّه .

 احداث مكتبة آية اللَّه النجفى

 از تاسيسات مرحوم آية اللَّه نجفى طاب ثراه در كنار مسجد نو بازار اصفهان، احداث يك كتابخانه است در فضائى قريب به يكصد و پنجاه متر مربع كه ساختمان آن را نو و لكن به شكل ما بقى مسجد به طرح باستانى ايجاد نمودند، و امر فرمودند كليه كتابهايشان نيز مهر وقف كتابخانه را بخورد و بدانجا منتقل گردد تا استفاده از آن عام شود .

 در حال حاضر كتابخانه‏اى كه در اصفهان ورود بدان براى عموم آزاد و به

صفحه 183

 مكتبه آية اللَّه نجفى (قدس سره)

 صفحه 184

 صورت قفسه باز به مراجعين خود خدمات مى‏دهد مكتبة آية اللَّه النجفى است، و از اين نظر وكيفيت كتب موجود در آن كه سطح بسيار بالائى است در نوع خود ممتاز مى‏باشد و هر حال طالب علمى را در علوم مختلف اسلامى مانند : فقه، اصول، حديث، رجال، تفسير، تاريخ، لغت، ادبيات، كلام، فلسفه، عرفان، اخلاق مى‏تواند سيراب كند و گمشده خويش را در ميان كتب آن بيابد .

 و بنابر طبق وصيت ايشان، نيز محل دفنشان داخل در اين مكتبه و كتابخانه قرار گرفت و مراجعين در ابتداى ورود براى مؤسس محترم آن فاتحه‏اى مى‏خوانند و بعد مشغول استفاده از كتب مى‏شوند .

 طبع كتب نياكان و بزرگان

 مرحوم آية اللَّه نجفى طاب ثراه عنايت ويژه‏اى به نشر كتب و آثار ارزشمند دينى در زمينه‏هاى مختلف داشتند و از آرزوهاى ايشان نشر كتب و آثار بزرگان مذهب بوده است .

 خود در اين راه گامهاى بلندى را با همت عاليشان برداشتند و آثارى را در زمينه‏هاى فقه و اصول و تفسير و ادبيات و تراجم و شرح حال از نياكانشان يا ديگر بزرگان مذهب احياء نمودند و بر برخى از آنها مقدمات سودمندى نگاشته‏اند، كه اگر اين مقدمات در مجموعه‏اى فراهم آيد، خود مجلدى زيبا در علوم مختلف خواهد بود .

 در هر صورت متجاوز از بيست اثر به اين ترتيب به همت معظم له قدس سره در طول حياتشان احياء شد و براى نسل بعدى به عنوان وديعه و امانت به يادگار ماند تا از آن بهره برند .

 صفحه 185

 تأسيس مدرسه و حسينيه

 همچنين معظم له موفق شدند در تأسيس چند باب مدرسه براى جوانان نيز مشاركت داشته باشند، بلكه برخى از اين مدارس زير نظر شخص ايشان و با نظارت عاليه معظم له بنياد گذاشته شد .

 و همچنين موفق به تأسيس حسينيه حضرت ابو الفضل عليه السلام واقع در خيابان رباط محله كساره كوى سپاس در اصفهان شدند، كه به همت جمعى از مؤمنين كار ساختمان آن رو به اتمام است .

 آيتين نجفى و موسوى الشفتى در حال زدن كلنگ تأسيس حسينيه حضرت ابا الفضل عليه السلام

 صفحه 186

 اقامه مجالس عزادارى ائمة اهل البيت عليهم السلام

 از جمله امورى كه آية اللَّه نجفى طاب ثراه بر آن پاى مى‏شمردند و تاكيد فراوان مى‏كردند و بر آن نيز وصيت نمودند اقامه مجلس عزاى سيد الشهداء ابا  عبداللَّه الحسين عليه السلام است، خود در مسجد نو بازار در تمام دهه عاشورا مجلس عزادارى برپا مى‏نمودند و مقيد به شركت در آن بودند، بلكه تمام ايام شهادت ائمه اهل البيت عليهم السلام را مجلس عزا اقامه مى‏نمودند و خود نيز در مجلس مذكور شركت مى‏كردند .

 و اين احياء مراسم عزادارى ائمه اهل البيت عليهم السلام يك سنت حسنه‏اى است كه در شهر اصفهان از اين مرد بزرگ به يادگار ماند و مجلس روضه و عزادارى ايام شهادت أئمة اهل البيت عليهم السلام در مسجد نو بازار اصفهان نمونه‏اى از آن است .

 سه روز قبل از ارتحالشان با حال كسالت و بيمارى مجلس عزادارى اربعين سيد الشهداء عليه السلام را اقامه نمودند، و از عجيب اتفاق اينكه مراسم ختمشان مصادف شد با ايام شهادت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم و سبط اكبر امام حسن مجتبى عليه السلام و روز هفته معظم له نيز مصادف شد با روز شهادت امام على بن موسى الرضااً عليه السلام، و اين نبود مگر مزدى كه ائمه اهل البيت عليهم السلام بديشان عنايت رمودند كه مجالس عزاى معظم له نيز در اين ايام عزاى اهل البيت اقامه شود .

 صفحه 187

 آية اللَّه نجفى بر منبر و در مجلس عزاى امام حسين عليه السلام در مسجد نو بازار اصفهان

 صفحه 188

 قضاء حوائج مؤمنين

 يكى از امورى كه آية اللَّه نجفى بر آن اصرار داشتند و از جوانى مقيد بدان بودند، قضاء حوائج مؤمنين بود، هر مؤمنين كه به ايشان عرض حاجتى مى‏آورد، تا آنجا كه از دست و زبان و قلم و قدم ايشان بر مى‏آمد در رفع حاجت او تلاش مى‏كردند و اين امر را از عبادات مهم تلقى مى‏نمودند .

 پدرى كه من شناختم

 اگر صاحب اين قلم كه خود فرزند ايشان و يكى از هزاران شاگرد او است، بخود جرأت بدهد و بخواهد معظم له را در جمله‏اى وصف نمايد و بر گفته خويش نيز خداوند را شاهد بگيرد چنين مى‏تواند بگويد : « پدرى كه من شناختم عمرى مردم و جوانان و اجتماع را دعوت به خدا و دين خدا و كتاب خدا و رسول خدا  صلى الله عليه وآله وسلم و أئمه هدى عليهم السلام نمود و در اين راه نيز جز به خدا به أحدى تكيه نكرد و جز به خدا نيز اميدى نداشت » .

 مكرر بياد دارم كه مى‏فرمود : « اى فرزند ! اگر به خاطر خدا باشد، خداوند تبارك و تعالى خودش امور را درست خواهد كرد و توكل بر خداوند بايد كرد، و ما فقط خدا را داريم » .

 صفحه 189

 آية اللَّه نجفى در سن 64 سالگى

 صفحه 190

 اسفار

 آية اللَّه نجفى طاب ثراه تقريباً به تمام نقاط ايران مسافرت نموده بودند و همچنين هر سال نيز مقيّد به رفتن به زيارت امام على بن موسى الرضا عليه السلام بودند، و تنها مسافرتى كه اگر كسى به ايشان پيشنهاد همسفرى را مى‏داد و جواب رد نمى‏شنيد زيارت مشهد مقدس بود .

 اولين مسافرت خارج از كشور ايشان در سن سى سالگى براى تشرّف به حج بيت اللَّه الحرام بود، در سال 1386 به همراه مرحوم آية اللَّه والدشان قدس سره و مادر و همسر و جمعى از اقوام مشرف به اعمال حج تمتع و زيارت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم و فاطمه زهراء عليها السلام و ائمه هدى مدفون در قبرستان بقيع عليهم السلام گرديدند .

 دومين زيارت بيت اللَّه الحرام ايشان بعد از گذشت سى سال از آن تاريخ در ماه رمضان 1417 بود كه موفق به عمره مفرده و زيارت حرم نبوى صلى الله عليه وآله وسلم شدند .

 در ذى الحجة الحرام 1420 (نوروز سال 1379 ه . ش) نيز موفق به زيارت امير المؤمنين عليه السلام و ابا عبداللَّه الحسين عليه السلام و امامين كاظمين عليهما السلام و امامين عسكريين  عليهما السلام در كشور عراق گرديدند .

 و در اسفندماه 1367 ه . ش و ارديبهشت 1370 ه . ش نيز دوبار موفق به زيارت حضرت زينب كبرى عليها السلام و رقيه خاتون عليها السلام در كشور سوريه شدند .

 همچنين در فروردين و ارديبهشت سال 1365 ه . ش به علت معالجه و تبليغ شريعت به شش كشور اروپائى مسافرت نمودند .

 صفحه 191

 زيارت عتبات عاليات عراق در نوروز 1379 ه ش

 صفحه 192

 زيارت عتبات عاليات عراق در نوروز 1379 ه ش

 صفحه 193

 مرگ در راه نماز

 روز پنج شنبه 23 ماه صفر 1422 برابر با 27 ارديبهشت 1380 آية اللَّه نجفى در حالت كسالت قلبى جهت اقامه فريضه ظهر و عصر به جماعت عازم مسجد نوبازار مى‏شوند كه أجل محتوم فرا مى‏رسد و معظم له قبل از ظهر نداى ارجعى را لبيك و به جوار رحمت حق مى‏شتابند(96) .

 صاحب اين قلم، اين مرگ را، مرگ در راه مسجد و اقامه فريضه إلهى و تقيّد ايشان به صلاة جماعت و در يك كلمه مرگ در راه نماز مى‏داند و فقط با سه روايت نيز مقام و منزلت و جايگاه چنين مرگى را نيز معلوم مى‏كند :

 1 - روايت اوّل را شيخ بزرگوار صدوق رحمه الله در كتاب « امالى » خويش بسند متصلش از رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم نقل مى‏كند كه فرمودند : « قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم في حديث : ألا ومن مشى الى مسجدٍ يطلب فيه الجماعة، كان له بكلّ خطوة سبعون ألف حسنة و يُرْفَع له من الدرجات مثل ذلك، وان مات و هو على ذلك، و كّل اللَّه به سبعين الف ملك يعودونه في قبره و يؤنسونه في وحدته و يستغفرون له حتّى يُبعث الحديث »(97) .

 رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند : آگاه باشيد هر كس به سمت مسجدى به خاطر اقامه جماعت در آن برود، هر قدمى كه بر مى‏دارد پاداش او هفتاد هزار حسنه است و درجاتش نيز در بهشت به همين مقدار اضافه مى‏گردد و اگر بميرد و در اين مسير باشد، خداوند تبارك و تعالى هفتاد هزار فرشته الهى را مأمور مى‏كند كه به ديدار او در قبرش بروند ودر تنهائى قبر با او همنشين باشند وبراى او تا قيامت استغفار كنند.

 2 - روايت دوم را قطب راوندى در كتابش « الدعوات » چنين نقل مى‏كند : « قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم : خصال ست ما من مسلم يموت في واحدة منهنّ إلّا كان

صفحه 194

 ضامناً على اللَّه عزّوجل أن يدخله الجنة : رجل خرج مجاهداً، فإن مات في وجهه ذلك كان ضامناً على اللَّه عزّوجلّ، و رجل تبع جنازة، فإن مات في وجهه كان ضامناً على اللَّه، ورجل توضّأ فأحسن الوضوء، ثم خرج الى المسجد للصلاة، فإن مات في وجهه كان ضامناً على اللَّه » الحديث(98) .

 رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند : شش ويژگى است كه اگر مسلمانى در يكى از آنها بميرد خداوند تبارك و تعالى براى او ضمانت بهشت را نموده است : مردى كه به جهاد خارج شود و مرگ او فرا رسد خداوند بهشت را براى او ضامن است، و مردى كه به تشيع جنازه‏اى برود و مرگش فرا رسد خداوند بهشت را براى او ضامن است، و مردى كه به نيكى وضوء بگيرد و به سمت مسجد براى نماز خارج شود و مرگش فرا رسد خداوند تبارك و تعالى بهشت را براى او ضامن است .

 3 - روايت سوم را صاحب جامع الأخبار از رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم نقل مى‏كند : « قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم : إجابة المؤذن كفارة الذنوب والمشي الى المسجد طاعة اللَّه وطاعة رسوله ومن اطاع اللَّه و رسوله أدخله الجنة مع الصدّيقين و الشهداء وكان في الجنة رفيق داود عليه السلام وله مثل ثواب داود عليه السلام »(99) .

 رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند : اجابت دعوت مؤذن براى نماز كفاره گناهان است و رفتن به سوى مسجد طاعت خدا و طاعت رسول او است، و هر كس خدا و رسولش را اطاعت كند، خداوند تبارك و تعالى او را با صديقين و شهداء داخل در بهشت مى‏كند و در بهشت همنشين داود پيامبر عليه السلام است و به او ثواب حضرت داود را نيز عنايت مى‏فرمايد .

 آرى اين نيز نتيجه تقيّد به شريعت مقدسه و احكام الهى و نورانى آن و پاداش حرمت نهادن به نماز و مسجد و جماعت است و « ذلك فضل اللَّه يؤتيه من يشاء واللَّه واسع عليم »(100)، فطوبى وهنيئاً لك .

 صفحه 195

 1 - نماز عيد فطر 1417 بعد از بازگشت از عمره مفرده

 2 - آخرين عكس دو هفته قبل از ارتحال بعد از اقامه جماعت و تفسير قرآن در مسجد امام

 صفحه 196

 تغسيل و تشيع و تدفين

 جسم مطهر به منزل معظم له منتقل گرديد، و در نيمه شب جمعه توسط جناب حجة الاسلام والمسلمين آقاى حاج سيد محمود ميرهندى دامت بركاته غسل داده شد و با اجراى تمام آداب شرعيه مكفون گرديد .

 صبح روز جمعه 24 صفر 1422 كالبد مطهر از منزل به مسجد جامع عباسى (امام) اصفهان منتقل گرديد، در مسجد امام با جمعيت عزادار و انبوه حاضر كه در جلوى آنها صفى از علماء اعلام و آيات بسته شده بود، نماز بر پيكر معظم له توسط آية اللَّه آقاى حاج شيخ محمد تقى مجلسى دام ظلّه اقامه گرديد .

 پس از آن كالبد مطهر داخل در يك أمارى گذاشته شد و از مسجد امام، بر روى سر و دست جمعيت عزادار مشيعين تا مسجد نوبازار تشيعى شايسته انجام گرديد .

 با ورود جنازه مطهر به مسجد نوبازار، عزادارى توسط مردم در مسجد مجدداً آغاز گرديد، كالبد را به داخل شبستان مسجد منتقل نمودند و شروع به خواندن زيارت عاشوراء ابا عبداللَّه الحسين عليه السلام و روضه و مداحى و عزادارى نمودند و بعد از قريب ساعتى جنازه بر اساس وصيتى كه فرموده بودند به كتابخانه‏اى كه خود در جوار مسجد نوبازار تأسيس نموده بودند منتقل و در محلى كه از قبل معين كرده بودند به خاك سپرده شد، رحمة اللَّه عليه رحمة واسعة وحشره اللَّه مع مواليانه رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم و آله الميامين عليهم السلام .

 صفحه 197

 تسليت مراجع معظم تقليد مدّ ظلّهم

 پس از انتشار خبر ارتحال آية اللَّه نجفى قدس سره از طرف آيات عظام و مراجع معظم تقليد ادام اللَّه تعالى ظلّهم واعلى اللَّه كلمتهم، پيامهاى تسليتى حضورى يا به صورت فاكس و تلفن جهت تعزيت حقير بعنوان فرزند ايشان صادر گرديد، كه در آن اين مصيبت عظمى را به بقية اللَّه الأعظم ارواحنا فداه و حوزه علميه اصفهان و مردم اين شهر و بيت معظم له تسليت گفته بودند .

 در اينجا برخود فرض مى‏دانم كه از همه مراجع معظم تقليد ادام اللَّه تعالى ظلّم كه با شركت در مراسم ختم قم و ارسال نماينده به اصفهان و ارسال فاكس و زدن تلفن تسليت و اعزام نماينده به مراسم در اين مصيبت با بيت معظم له و حقير اظهار همدردى نمودند، صميمانه تشكر و قدردانى نمايم، چنانچه در ملاقاتهاى بازديد و جواب فاكسهاى تسليت نيز بعرض رساندم، بقاء همه آنها را جهت حفظ مذهب حقه اثنى عشريه از ذات بارى مسئلت مى‏نمايم، بمنّه و كرمه و جوده .

 فقط به عنوان نمونه به قسمتى از متن دو فاكس اشاره مى‏شود با عرض معذرت از عدم ذكر نام مرجع ارسال كننده چون بناء در اين مقال بر عدم تسميه است :

 1 - يكى از مراجع معظم تقليد كه از اساتيد صاحب اين قلم نيز مى‏باشند در تاريخ 25 صفر المظفر 1422 - 1380/2/29 از قم مقدسه خطاب به حقير پيامى چنين صادر فرمودند :

 بسم اللَّه الرحمن الرحيم

 إنّا للَّه وإنّا اليه راجعون

 اصفهان - جناب حجة الاسلام آقاى ....

 پس از سلام وتحيّت با كمال تأسف خبر ناگوار رحلت ناگهانى مرد تقوى و فضيلت عالم ربانى و روحانى خدمتگزار به اسلام، پدر بزرگوار جنابعالى مرحوم

صفحه 198

 مغفور حجة الاسلام والمسلمين آقاى حاج شيخ مهدى غياث الدين نجفى طاب ثراه را دريافت نمودم و بسيار متأثر شدم، اين جانب اين مصيبت ناگوار را به حضرت ولى عصر عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف و حوزه علميه اصفهان و بيت شريف نجفى وبه جنابعالى وهمه بازماندگان وعلاقه‏مندان محترم تسليت مى‏گويم.

 و از خداوند قادر متعال براى آن فقيد تازه گذشته علو درجات و حشر با اولياء خدا و براى همه بازماندگان محترم صبر جميل و اجر جزيل و براى جنابعالى سلامت و توفيق بيشتر خدمت به اسلام عزيز را مسألت مى‏نمايم، والسلام عليكم ورحمة اللَّه وبركاته .

 2 - همچنين فقيه و مرجع عاليقدر ديگرى نيز در همان تاريخ 25 صفر الخير برابر با 29 ارديبهشت 80 از قم مقدسه پيامى را صادر فرموده‏اند كه قسمتى از آن نقل مى‏شود :

  انا للَّه وانا اليه راجعون

 اذا مات العالم الفقيه ثلم في الإسلام ثلمة لا يسدّها شي‏ء .

 حضور محترم حضرت مستطاب حجة الاسلام والمسلمين آقاى ... و بيت معظم .

 ضايعه اسفناك ارتحال والد بزرگوارتان مرحوم آية اللَّه آقاى حاج شيخ مهدى نجفى رحمه الله كه عمرى را در خدمت به اسلام و مكتب اهل بيت عليهم السلام و هدايت دينى مردم متدين اصفهان گذرانيد، باعث تأسف و تأثر گرديد .

 اينجانب اين واقعه اندوهناك را به محضر مبارك حضرت بقية اللَّه عجّل اللَّه تعالى فرجه، مردم مسلمان اصفهان و حوزه‏هاى علميه و خاندان معظم تسليت گفته و از خداوند متعال اجر جزيل و صبر جميل براى عموم بازماندگان محترم به ويژه حضرتعالى ... خواهان و تسليت عرض مى‏نمايم .

 اميد آنكه چراغ علم و فضيلت كه بيش از دو قرن است در اين خاندان معظم تابان و درخشان است، هماره در اين بيت جليل فروزان باشد .

 صفحه 200

 مرقدين آيتين نجفى (قدس سرهما) در جوار مسجد نو بازار اصفهان

 صفحه 201

 مجالس ترحيم

 از صبح روز شنبه مجالس ترحيم در اصفهان و حومه و بلاد ديگر آغاز شد، صبح روز شنبه 25 صفر 1422 برابر با 29 ارديبهشت 1380 در مسجد نو بازار مجلس ترحيمى بى نظير اقامه گرديد .

 صبح روز يكشنبه 26 صفر 1422 برابر با 30 ارديبهشت 1380 در مسجد امام اصفهان مجلس برقرار شد .

 صبح روز دوشنبه 27 صفر 1422 برابر با 31 ارديبهشت 1380 از طرف آية اللَّه آقاى حاج سيد محمد تقى موسوى الشفتى مدّ ظلّه در مسجد سيد اصفهان مجلس منعقد گرديد .

 صبح روز سه شنبه 28 صفر 1422 برابر با اول خرداد ماه 1380 مجلس روضه‏خوانى و عزادارى كه توسط خود آية اللَّه نجفى قدس سره در مسجد نوبازار اقامه مى‏گرديد، تبديل به مجلس ترحيمى ديگر شد .

 صبح روز چهارشنبه 29 صفر 1422 برابر با دوم خرداد ماه 1380 مجلس ترحيم در مسجد جامع فروشان خمينى شهر از طرف آية اللَّه آقاى حاج سيد مهدى امامى مدّ ظلّه منعقد گرديد .

 مراسم هفته معظم له نيز صبح روز پنج شنبه 30 صفر 1422 برابر با سوم خرداد ماه 1380 در مسجد نو بازار همزمان با سالروز عزادارى امام على بن موسى الرضا عليه السلام برگزار گرديد، فقط ظهر هفته جميعتى بيش از پنج هزار نفر در مسجد نوبازار اطعام شدند .

 مردم قدرشناس اصفهان يك هفته تمام بدون وقفه براى اين عالم بزرگوار و مخلص عزادارى نمودند .

 همچنين به امضاى صاحب اين قلم نيز مجلس بزرگداشتى در حوزه علميه

صفحه 202

قم مقدسه در مسجد محمديّه سه شنبه پنجم ربيع الاول 1422 برابر با هشتم خردادماه 1380 بعد از نماز مغرب و عشاء منعقد گرديد و آيات عظام و مراجع معظم تقليد و علماء اعلام و فضلاء كرام و سروران روحانى و مردم قدرشناس قم با شركت در آن نسبت به مقام شامخ علمى آن بزرگوار اداى احترام نمودند .

 مراسم شب چهلم نيز در بيت معظم له در شام دوشنبه سوم ربيع الثانى 1422 برابر با چهارم تيرماه 1380 برقرار گرديد .

 و مراسم چهلمين روز نيز بعد از ظهر روز سه شنبه چهارم ربيع الثانى 1422 برابر با پنجم تيرماه 1380 با شكوه و عظمت خاصى در مجسد نوبازار اصفهان منعقد گرديد .

 و با انتقال كتب ايشان به كتابخانه آية اللَّه النجفى در همين روز چهلم معظم له نيز كتابخانه رسماً كار خود را آغاز نمود .

 در ضمن مراسم عيد اوّل نيز از صبح روز يكشنبه 17 ربيع الاول 1422 برابر با 20 خرداد ماه 1380 تا شام در بيت معظم له برگزار گرديد .

 مراثى و ماده تاريخ

 1 - شاعر توانا و اديب اريب آقاى فضل اللَّه اعتمادى متخلص به برنا مولود عام 1309 ه . ش در مرثيه و ماده تاريخ ايشان چنين سروده‏اند :

 زآتش مجم انديشه شدم دود چو عود(101) ** خوش بود بوى خوش عود(102) و نواى خوش عود(103)

 صفحه 203

شد كجا ؟ رود(104) كه در ساحل آن بنشينم ** نشنوم مويه(105) ورود(106) و شنوم مويه(107) رود(108)

 آوخ از كجروى چرخ كه بى إذن و خبر ** بِرَدَتْ گه بفراز و كِشَدت گه به فرود

 واى از اين فتن دهر كه جز لطف خدا ** كس نداند ره اميد براى بهبود

 تا كه آن سائق غائب كه بود هادى خلق ** آشكارا به اميرى كندش نائل زود

 هر زمان دور فلك حادثه‏اى پيش آرد ** كه از اين حادثه‏ها جان و دل و تن فرسود

 اى بسا آنكه كند دعوى روشن رائى ** همچو معيوب چراخى بودش حاصل دود

 اى دريغا نشود ديده عبرت بيدار ** كه زصاحب نظران مرگ بسى ديده غنود

 راه بر حبر امينى أجل عاجل بست ** يا به فرمان قدر دست قضايش بربود

 يا كه در راه مصلى و بهنگام نماز ** كِشتِ عمرِ رَجلى فَحْل ورزين مرگ درود

 صفحه 204

 مقتدائى كه زهر مشكل مردم از دل ** تا بحدى كه توانست از آن عقده گشود

 آنكه با صدق و وداد و ورع و زهد و رضا ** لكه كبر از آئينه خاطر به زدود

 آنكه جز عشق به اسلام و خدا كرد تهى ** مخزن دل ز علائق چه سپيد و چه كبود

 آنكه اندر پى تدريس و تلمذ عمرش ** صرف آموزش و تعليم شد و گفت و شنود

 نه سرى را به سماجت زيكى درد آورد ** نه دلى را به جسارت زغم از كس اندود

 نه تلف آرزويش شد زبراى كم و بيش ** نه تَبَه آبرويش كرد پى بود و نبود

 نه كه با دست و زبان و قدم و نيش قلم ** همچو سوهان ز حسد خاطرى از خويش بسُود

 ذكر و وردش همه از بهر خدا بود نه خلق ** امر و نهيش همه از روى ولاء بود نه سود

 شست از چهره خود رنگ دوروئى و ريا ** دامن از گرد تبانى و تظاهر پالود

 بود از بهر گرايش به سوى دانش و دين ** نه تملق، اگر او مرد و زنى را بستود

 سعى مى‏كرد كه با دست و زبانش هرگز ** خاطرى را ننمايد زخودش ناخشنود

 سبط زهرا و سمى ولى حقّ مهدى ** كه در افواه مسمى به غياث الدين بود

 صفحه 205

زائر بيت خدا، شيخ معظم نجفى ** مجد الاسلام كه عمرى ره مذهب پيمود

 داشت او هم زصناديد و معاريف نژاد ** هم زاحفاد و ز اعقاب افضال ميبود

 كرد مسجد نوى بازار صفاهان تعمير ** سالن بحث و كتابخانه به مسجد افزود

 رفت از گيتى و رست از همه آلام و غموم ** شد به عقبا و زاضلال و مصائب آسود

 كرد در بزمگه عالم أعلا ماوى ** كرد با اين كره خاكى سفلا بدرود

 بُرد رَه در بر ارواح مكرم روحش ** بهر اظهار سلام و پى ابراز درود

 الغرض ارجعيش چون بسوى خلوت دوست ** دعوت از منزل دنيا سوى عقبا فرمود

 طبع برنا سنه رحلت او را بدو نوع ** طىّ يك بيت از الهام به اين گونه شنود

 « مجد الاسلام پى ديدن مجد العلماء ** جانب مسكن سرمد زجهان روى نمود »

 1422

« مجد الاسلام پى ديدن مجد العلماء ** جانب وادى جنت زجهان روى نمود »

 1422

 صفحه 206

 2 - شاعر محترم آقاى مداح زاده نيز در رثاء و ماده تاريخ معظم له گويد :

 حاجى آقا شيخ مهدى، حامى دين مبين ** آيت عظماى يزدان، مصطفى را جانشين

 دوستدار آل حيدر، ناشر أحكام دين ** مجد الاسلام صفاهان، عالم فحل أمين

 شهره بر حاجى غياث الدين در افواه عموم ** پور مجد عالمان، محبوب خاص مؤمنين

 آنكه از خُلق خوش و كردار نيكو و كَرَم ** حلقه ياران خود را بود مانند نگين

 با اصول و با فروع فقه مذهب آشنا ** جاذب مردم به شرع و دين ختم المرسلين

 در هزار و سيصد و هشتاد شمسى ناگهان ** ارجعى از حق شنيد و شد بفردوس برين

 سوگ او توأم شد اندر آخر ماه صفر ** با عزاى احمد و سبط و امام هشتمين

 بر روان او درود بى حدّ و بى مَر بود ** شاد كن روح ورا با ذكر آيات مبين

 زد رقم تاريخ چون رفت از جهان سوى جنان ** از براى فوت او مداح زاده اين چنين

 « عابد صاحب دلى » آمد بجمع و سال گفت ** « ديده در هجران وى شد زار و دل اندوهگين »

  1422=1200 + 222

 صفحه 207

 آية اللَّه نجفى (قدس سره) در سنين 50 و 60 سالگى

 صفحه 208

 مصادر شرح حال

 شرح حال يا نام آية اللَّه نجفى قدس سره را مى‏توانيد در كتابها يا مقالات ذيل بيابيد :

 تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير 31/1 و 167/3 و379/3

 موسوعة أحاديث أهل البيت عليهم السلام 12 / (429 - 436) از صاحب اين قلم

 مجله آينه پژوهش - سال دوازدهم شماره دوم خرداد ماه 1380 عدد 68 ص114

 رساله امجديه / 29 و32 طبع سوم

 اليواقيت الحسان في تفسير سورة الرحمن / 18 و21 و22 و26

 وقاية الأذهان / 44 طبع مؤسسة آل البيت عليهم السلام

 الاجازة الشاملة للسيدة الفاضلة - چاپ شده در مجله علوم الحديث عدد چهارم / ص324

 بيست مقاله / 368 آية اللَّه استادى

 نمونه‏اى از يك انسان، وارسته پيوسته، زندگى نامه مرحوم آية اللَّه شيخ محمد حسين نجفى اصفهانى رحمه الله / 23 از سيد ابو الحسن مهدوى

 مجله آينه پژوهش - سال يازدهم شماره سوم - مرداد و شهريور 1379 عدد 63 ص77

 مقدمه رساله امجديه - طبع چهارم - از صاحب اين قلم

 نسبنامه مرحوم علامه محمد باقر الفت - نسخه خط مؤلف .